بازگشت

امام هادي در حكومت واثق


امام از گزند واثق در امان بود.

مفيد - عليه الرحمه - از ابن قولويه و او از خيران ساباطي روايت كرده كه مي گفت: در مدينه نزد امام هادي رفتم. به من فرمود: از واثق چه خبر داري؟ گفتم: فدايت شوم! او سالم بود و من اخيراً او را ديده ام. ده روز است كه از او جدا شده ام.

امام فرمود: مردم مدينه مي گويند او مرده است و چون فرمود «مردم مدينه مي گويند» فهميدم كه مقصودش از مردم خود حضرتش است. سپس فرمود: جعفر چه كرده؟ مقصودش از جعفر همان متوكل عباسي بود. گفتم: او در زندان است و در بدترين حالات به سر مي برد. امام فرمود: آگاه باش كه او هم اكنون خليفه است. سپس فرمود: ابن زيات وزير واثق چه شد؟ گفتم: مردم پشتيبانش بودند و فرمان فرمان او بود. فرمود: اين قدرت بر او شوم بود. سپس حرفي نزد و بعد فرمود: مقدرات و احكام خدا بايد جاري شود اي خيران! واثق مرد و متوكل به جاي او نشست و ابن زيات هم كشته شد. عرض كردم: فدايت شوم! چه وقت اين حوادث واقع شد؟ فرمود: شش روز بعد از بيرون رفتن تو. [1] .

امام هادي در زمان واثق در مدينه احكام اسلام را تشريح مي كرد و مردم براي تحصيل علم و آموختن احكام از اطراف به مدينه كشيده مي شدند و آن حضرت جز تبيين احكام به چيز



[ صفحه 388]



ديگري نمي انديشيد. در سلطنت واثق، طالبيون در سامرا مشمول حقوق ماهانه بودند و در مكه و مدينه نيز نقد و جنس ميان آنها تقسيم مي شد و در رفاه نسبي زندگي مي كردند. وي چهارشنبه بيست و چهارم ذي الحجه ي سال 232 از دنيا رفت. [2] .


پاورقي

[1] ارشاد، ص 309.

[2] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 483.