بازگشت

متوكل قبر حسين را ويران مي كند


متوكل چند بار قبر مطهر امام حسين (ع) را ويران كرد كه ما شرح آنها را دركتاب خود شهر حسين (ع) كه مكرر چاپ شده آورده ايم. شرح يكي از آن موارد اين است كه قبل از خلافت متوكل، يكي از زنان مغني، كنيز خود را براي متوكل مي فرستاد و او در مجلس عيش و نوش متوكل آواز مي خواند.اين وضع ادامه داشت تا آن كه متوكل به خلافت رسيد. روزي به زن مغني سفارش كرد كه كنيز خويش را براي آوازخواني پيش او بفرستد. گفتند به مسافرت رفته است و اين در ماه شعبان بود. چون از مسافرت برگشت يكي از كنيزان خود را نزد متوكل فرستاد. از او پرسيد كه در اين ايام كجا بودي؟ گفت: با خانم خود به سفر حج رفته بودم. متوكل گفت: در ماه شعبان به حج رفته بوديد؟ وي در پاسخ گفت: به زيارت قبر حسين (ع) رفته بوديم.

متوكل از شنيدن اين سخن آتش گرفت و گفت: شأن زيارت قبر حسين به جايي رسيده كه زيارت آن را با زيارت خانه ي خدا برابر مي دانند؟! دستور داد خانم آن كنيز را گرفتند و حبس كردند و اموال او را مصادره نمودند و يكي از درباريان را به نام ديزج، مأمور ويراني قبر امام حسين (ع) كرد. [1] .





[ صفحه 390]




پاورقي

[1] شهر حسين از مؤلف، ص 205 و مقاتل الطالبيين، ص 597

هلالي جغتايي مي گويد:



ندانم اين همه ترك ادب چيست

حد خود را نمي دانم سبب چيست



ادب خواهي ز حد بيرون منه پاي

ز هر جانب كه هستي در ميان آي



ادب آرايش افعال باشد

ادب آسايش احوال باشد



ادب چون بنده را مسعود سازد

ايازي عاقبت محمود سازد.