بازگشت

فضل بن شاذان نيشابوري


- مردي بزرگ و مورد اعتماد و فقيهي عالي مقام و متكلمي توانا بود، گروهي از بزرگوارترين ياران ائمه را - از قبيل محمد بن ابي عمير و صفوان بن يحيي - درك كرد و حدود پنجاه سال با آنان معاشرت داشت و از آنان استفاده مي كرد؛ چنانكه خودش مي گويد: «هنگامي كه هشام بن الحكم درگذشت، يونس بن عبد الرحمن، خليفه ي آنان شد و هنگامي كه او درگذشت، سكاك، در رد مخالفان، خليفه ي آنان گرديد و هم اكنون خليفه ي آنان منم». [1] .



[ صفحه 502]



- مرحوم شيخ طوسي او را جزو اصحاب امام هادي و امام عسكري عليهما السلام ذكر كرده است و برخي از علماي رجال او را از اصحاب امام هادي عليه السلام نوشته اند؛ ضمن آنكه او را از ياران امام جواد و امام عسكري عليه السلام نيز دانسته اند. [2] .

- فضل بن شاذان كتابهاي بسياري نوشت و گفته اند 180 كتاب تأليف كرد و از آن جمله كتاب «الايضاح» در علم كلام و تحليل عقايد اصحاب حديث است كه توسط دانشگاه تهران در 1392 قمري به چاپ رسيده است.

- اقوال و آثار فضل بن شاذان مورد توجه علماي بزرگ بوده و به قول او در رد و قبول راويان اكتفا مي كردند؛ مرحوم كليني پاره اي از كلمات و نظرات او را در كتاب شريف كافي مورد توجه قرار داده است، و نيز مرحوم صدوق و شيخ طوسي به كلمات و اقوال او بسيار توجه داشتند. مؤلف جامع الرواة مي نويسد: «او رئيس و بزرگ طايفه ي ما (شيعيان) است و ارجمندتر از آنست كه درباره ي او سخني بگوييم».

- فضل بن شاذان در سفري خدمت امام يازدهم شرفياب شد. هنگام مرخص شدن از خدمت امام، كتابي كه خودش نوشته بود از دستش افتاد. امام عليه السلام آن را برداشت و ملاحظه كرد و بر او رحمت فرستاد و فرمود: «من بر مردم خراسان غبطه مي برم كه فضل بن شاذان را در ميان خود دارند». [3] .

به روايتي ديگر، كتاب «اليوم و الليله» او را به امام عسگري عليه السلام نشان دادند، آن گرامي سه بار بر او رحمت فرستاد و فرمود: «سزاوار است به آن عمل شود». [4] .

- شهيد بزرگوار قاضي نور الله شوشتري در مورد فضل بن شاذان مي نويسد: «او از اكابر متكلمين و افاضل مفسرين و محدثين و اعاظم اشراف فقها و مجتهدين و اعيان قراء و نحاة و لغويين... بوده است». [5] .

- فضل بن شاذان در نيشابور مي زيست. عبدالله طاهر او را به جرم تشيع تبعيد كرد و او به بيهق رفت. هنگامي كه خوارج در خراسان طغيان كردند، فضل از بيم آنان از آنجا بيرون آمد و از رنج راه بيمار شد و در ايام امامت امام عسكري عليه السلام از دنيا رفت و در نيشابور قديم به خاك سپرده شد قبرش در يك فرسخي نيشابور فعلي و زيارتگاه شيعيان است و به قبر او تبرك مي جويند. [6] .



[ صفحه 503]




پاورقي

[1] منتهي المقال، 242 - مقدمه ي كتاب الايضاح، چاپ دانشگاه، ص 3.

[2] مقدمة الايضاح، صفحه ي 9 و 86.

[3] جامع الرواة، ج 2، ص 5.

[4] منتهي المقال، ص 24 - مقدمه ي الايضاح، ص 87.

[5] مقدمه ي الايضاح، ص 2.

[6] منتهي المقال، ص 242 - مقدمه ي الايضاح، ص 48 تا 52.