بازگشت

خيران الخادم مولي الرضا ثقة جليل القدر


از اصحاب ابوالحسن الثالث عليه السلام است بلكه در منتهي المقال است



[ صفحه 693]



كه او از اصحاب حضرت رضا و جواد و هادي عليهم السلام و از مستودعين اسرار ايشان است و او همان است كه در سفر حج در مدينه شرفياب خدمت حضرت جواد عليه السلام شد در حالي كه آن جناب بالاي دكه نشسته بود چنان هيبت و دهشت از آن حضرت نمود كه ملتفت پله ي دكه نشد مي خواست بدون درجه بالا رود و آن جناب اشاره فرمود كه از پله بالا بيا، بالا رفت و سلام كرد و دست آن حضرت را بوسيد و بر رو ماليد و نشست و مدتي دست آن حضرت را گرفته بود به جهت آن دهشتي كه داشت تا دهشتش تام شد آن وقت دست آن حضرت را رها كرد پس عرض كرد كه مولاي شما ريان بن شبيب خدمت شما سلام رسانيد و التماس كرد كه دعا براي او و فرزندش بنمائيد، حضرت براي او دعا كرد اما براي فرزندش دعا ننمود الخ و از بعض روايات معلوم مي شود كه خيران وكيل آن حضرت بوده و در ذيل روايتي است كه به او فرمودند:

اعمل في ذلك برايك فان رايك رايي و من اطاعك اطاعني.

و خيران را مسائلي است كه آنها را از آن حضرت و از حضرت هادي عليه السلام روايت نموده و اين خيران همان است كه در اوقات علت حضرت جواد عليه السلام براي خدمت ملازم باب آن حضرت بود، وقتي رسول از جانب حضرت جواد عليه السلام به نزد او و فرمود كه مولاي تو يعني حضرت جواد عليه السلام سلام بر تو مي رساند و مي فرمايد كه من از دنيا مي گذرم و امر امامت مي گردد به سوي پسرم علي و از براي او است بر گردن شما بعد از من آنچه از براي من بود بر شما بعد از پدرم و اين حديثي است مشهور در باب نص بر حضرت هادي عليه السلام و در آن است قضيه معروفه ي احمد بن محمد بن عيسي با خيران و اين خيران پدر خيراني است.