قريه اي است از قراي سواد بغداد.

وكيل حضرت هادي عليه السلام و ثقه بوده، در امر او سعايت كردند به نزد متوكل متوكل امر كرد او را حبس كردند و اراده ي كشتن او را داشت، اين خبر به علي بن جعفر رسيد از محبس نوشت براي حضرت هادي عليه السلام كه شما را به خدا در حال من نظري فرما به خدا قسم مي ترسم شك كنم. حضرت وعده فرمود كه دعا خواهم كرد براي تو در شب جمعه، پس آن حضرت دعا كرد، صبح آن روز متوكل تب كرد و تب او شدت كرد تا روز دوشنبه كه بانگ و شيون براي او بلند شد پس امر كرد كه زندانيان را يك يك رها كنند و خصوص آن را به عينه ذكر كرد او را رها كنند و از او استحلال جويند پس رها شد و به امر آن حضرت به مكه رفت و مجاور آنجا شد و متوكل مرضش بهبودي حاصل كرد.