بازگشت

خلافت متوكل علي الله عباسي


در اين سال چون واثق خليفه رحل اقامت به مرحله آخرت كشيد مردمان با برادرش جعفر بن معتصم ملقب به متوكل علي الله و مكني به ابي الفضل به خلافت بيعت كردند. و چون از اين كار فارغ شدند در امر اختيار لقب اجتماع كردند تا جعفر را به چه لقب ملقب دارند. ابن الزيات گفت لقب وي را المنتصر بالله مي گذاريم. مردمان نيز به جمله تصديق نمودند و هيچ شك نداشتند كه به همين لقب ملقب خواهد بود.

بامدادان پگاه قاضي احمد بن ابي دواد كه ابن زيات را از اضداد با عناد بود به خدمت جعفر به شتافت و گفت لقبي به خاطرم خطور كرده است كه اميدوارم به خواست حضرت ذي المنن موافق و حسن باشد و آن المتوكل علي الله مي باشد.

جعفر را خوش افتاد و به امضايش فرمان داد و محمد بن عبدالملك امير ديوان رسائل را حاضر ساختند و بفرمود در ارقام و احكام و فرامين و مكاتيب و عناوين خليفتي همين لقب را برنگارند.

و در اين وقت كه متوكل خليفه شد، يك صد سال بود كه از مدت خلافت خلفاي بني عباس كه اول ايشان ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علي بن عبدالله بن عباس هاشمي و پس از وي برادرش ابوجعفر عبدالله بن محمد ملقب به منصور و بعد از منصور پسرش ابوعبدالله محمد مهدي و بعد از او پسرش ابومحمد موسي الهادي و بعد هادي



[ صفحه 569]



برادرش ابوجعفر هارون الرشيد بن مهدي و پس از وي پسرش ابوعبدالله محمد الامين و بعد از امين برادرش ابوالعباس عبدالله المأمون و بعد از مأمون برادرش ابواسحاق محمد المعتصم بالله و بعد از معتصم پسرش ابوجعفر هارون الواثق بالله و بعد از وي برادرش ابوالفضل جعفر المتوكل علي الله كه خليفه دهم از اولاد عباس بن عبدالمطلب است بر سرير خلافت جاي كردند.