بازگشت

پاره اي از اخلاق، اوصاف و آثار حميده ي منتصر بالله


مسعودي و ديگران مي نويسند منتصر بالله خليفه مردي واسع الاحتمال، راسخ العقل، كثيرالمعروف بود. در اعمال خيريه رغبتي تام داشت و سخي و اديب و عفيف بود. خويشتن را به مكارم اخلاق و محاسن اوصاف و معالي شيم و كثرت عدل و انصاف و حسن معاشرت يمن مخالطت چنان بازداشت و اين بدايع شيم و معالي همم را آشكارا فرمود كه هيچ يك از خلفا نتوانستند مانند او متصف و موصوف شوند و چنان بود كه آل ابي طالب پيش از آنكه منتصر خلافت يابد از خباثت طينت و شرارت سرشت متوكل در محنتي عظيم و بليتي عميم دچار بودند و يكسره بر خون و جان خود ترسان بودند و ايشان را از زيارت قبر منور امام حسين عليه السلام و ارض غري [1] از اراضي كوفه كه مشهد حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام است منع مي نمودند.

تا گاهي كه منتصر خلافت يافت مردمان را ايمن فرمود و نيز امر كرد كار به كار آل ابي طالب ندارند و از اخبار ايشان كنجكاوي نكنند و هيچكس را از زيارت قبر امام حسين كه در حاير است و قبور ساير آل ابي طالب منع ننمايند.

و نيز امر فرمود كه فدك را به فرزندان حسن و حسين عليهما السلام بازگردانند و با ايشان گذارند و اوقاف آل ابي طالب را مطلق [2] سازند و متعرض نشوند و هيچكس متعرض شيعيان ايشان نشود و به ايشان آزار نرساند.



[ صفحه 634]




پاورقي

[1] ارض غري: نجف اشرف.

[2] مطلق: رها، آزاد.