بازگشت

خلافت مستعين بالله عباسي


در اين سال دويست و چهل و هشتم هجري بعد از مرگ منتصر، امراو وزراء و اعيان مملكت با ابوالعباس احمد بن محمد بن معتصم بن الرشيد ملقب به مستعين بالله به خلافت بيعت كردند و مستعين برادر متوكل علي الله و عم منتصر بالله است. فرزند دهم عباس و خليفه دوازدهم از بني عباس و مكني به ابي العباس است. طبري مي گويد: چون منتصر در عصر روز شنبه چهار روز از شهر ربيع الآخر سال مذكور به ديگر گيتي روي نهاد، جماعت موالي در روز يكشنبه بهاروني درآمدند و بغاء كبير و بغاء صغير و اتامش و آنانكه با ايشان بودند در ميان آن جماعت بودند و علي بن حسين بن عبدالاعلي اسكافي، كاتب بغاء كبير آن گروه را سوگند داد كه به خلافت هر كسي كه بغاء كبير و بغاء صغير و اتامش رضا دهند راضي شوند و اين كار به تدبير احمد بن خصيب وزير متمشي گشت. پس تمامت آن مردم بر آنگونه قسم ياد كردند و در ميان خودشان سخن به كنكاش آوردند و كراهت داشتند كه هيچ يك از اولاد متوكل را بر سرير خلافت بنشانند، چه اين جماعت پدر ايشان متوكل را بكشته بودند و از آن بيم داشتند كه اگر از فرزندان متوكل كسي خليفتي يابد كين پدر بدل اندر داشته و در مقام خونخواهي بوده باشد و آن مردم را به غفلت دچار هلاكت سازد.

پس احمد بن خصيب و ديگر موالي كه حضور داشتند متفق الرأي و اللسان شدند كه احمد بن محمد بن معتصم را به خلافت برگزينند و گفتند: هرگز نمي شايد منصب رفيع



[ صفحه 363]



خلافت و مقام منيع سلطنت از ميان فرزندان مولاي ما معتصم بيرون شود و از آن پيش جماعتي از بني هاشم را ياد مي كردند.

لاجرم هنگام عشاء دوشنبه شش روز از شهر ربيع الآخره همين سال مذكور اين قرعه به نام احمد بن محمد بن معتصم برآمد و با او به خلافت بيعت كردند و احمد بن خصيب او را به المستعين بالله ملقب ساخت.

و اين هنگام بيست و هشت ساله بود و احمد بن ابي الخصيب را به كتابت و اتامش را به وزارت خويش منصوب فرمود.