بازگشت

دين پسنديده


حضرت عبدالعظيم حسني (عليه السلام) (مدفون در شهر ري) با چهار واسطه به امام حسن مجتبي (عليه السلام) مي رسد. [1] او از فقها و علماي برجسته و داراي حوزه ي بزرگ درسي و موجب گسترش تشيع در شهر ري و اطراف آن بود.

امام هادي (عليه السلام) در فضيلت او به حماد رازي فرمود: «اي حماد! اگر در شهر خود (ري) در مسائل ديني دچار مشكل شدي از حضرت عبدالعظيم (عليه السلام) بپرس و سلام مرا به او برسان.»

او روزي به حضور حضرت هادي (عليه السلام) مشرف شد. حضرت خطاب به او فرمود:

«مرحباً بك يا اباالقاسم، انت ولينا حقاً.»

«آفرين بر تو اي ابوالقاسم [2] به راستي كه تو ياور و دوست ما هستي.»

حضرت عبدالعظيم (عليه السلام) گفت: «اي فرزند رسول خدا! اينك كه در خدمت شما هستم مي خواهم دين خود را بر شما عرضه



[ صفحه 56]



نمايم تا اگر پسنديده و مرضي خداوند است بر آن ثابت بمانم.»

امام (عليه السلام) فرمود: «بيان كن برايم اعتقادات خود را.»

او گفت: «مي گويم: «خداوند يكي است و مانندي ندارد و چيزي شبيه او نيست. او نه جسم است و نه صورت و نه عرض و نه جوهر بلكه پديدآورنده ي اينهاست.» و مي گويم كه: «محمد (صلي الله عليه وآله) بنده و رسول الهي و خاتم پيامبران است و پس از او پيامبري نخواهد آمد و پس از شريعت او تا روز قيامت شريعتي نيست.» و مي گويم كه: «امام و خليفه و ولي امر بعد از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) اميرمؤمنان علي (عليه السلام) است و پس از او حسن (عليه السلام) و آنگاه حسين (عليه السلام) و بعد امام سجاد (عليه السلام) و سپس امام باقر (عليه السلام) و آنگاه امام صادق (عليه السلام) و بعد امام كاظم (عليه السلام) و بعد امام رضا (عليه السلام) و بعد امام جواد (عليه السلام) و بعد از اين بزرگواران شما مولا و امام من هستيد.»»

امام هادي (عليه السلام) فرمود «آري و پس از من فرزندم حسن، امام خواهد بود.» آنگاه فرمود: «پس حال مردم در زمان امام پس از او چگونه خواهد بود.»

حضرت عبدالعظيم گويد:

گفتم: «چرا اينگونه فرموديد؟»

فرمود: «براي آنكه او ديده نمي شود و از نظرها غائب خواهد گشت. نام او را بر زبان آوردن حلال نمي باشد [3] تا



[ صفحه 57]



آنكه خروج كند و ظاهر شود و زمين را از عدل و داد پر كند پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد.»

حضرت عبدالعظيم (عليه السلام) در ادامه گفت: «من هم به آنچه كه اكنون فرموديد تماماً قائل هستم و مي گويم: «دوستان شما اهلبيت دوستان خدا و دشمنان شما دشمنان خدايند.» و مي گويم كه: معراج پيامبر حق است؛ و سؤال در قبر حق است و بهشت و جهنم حق است و صراط حق است و ميزان (سنجش اعمال در قيامت) حق است و بلاشك قيامت خواهد آمد و خداوند مردگان را زنده خواهد كرد.

و مي گويم كه: «واجبات پس از ولايت اهلبيت (عليهم السلام) نماز است و روزه و زكات و خمس و حج و جهاد و امر به معروف و نهي از منكر.»»

در اين هنگام امام هادي (عليه السلام) به او فرمود:

«يا اباالقاسم! هذا والله ديني و دين الذي ارتضاه لعباده، فاثبت عليه، ثبتك الله بالقول الثابت في الحياة الدنيا و الاخرة.»

«اي ابوالقاسم! به خدا سوگند اين همان دين من و دين كساني است كه خداوند آنرا براي بندگانش پسنديده است. پس بر آن محكم و پا برجا باش، خداوند تو را در دنيا و آخرت بر آن ثابت قدم كند.» [4] .



[ صفحه 58]




پاورقي

[1] عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن حسن بن زيد بن امام حسن (عليه السلام).

[2] كنيه ي حضرت عبدالعظيم (عليه السلام).

[3] نام امام دوازدهم همان نام رسول خدا (صلي الله عليه وآله) يعني (محمد) است كه در لسان روايات از ذكر آن تا پيش از ظهور منع شده است و شايد دليل آن اين باشد كه مخالفان اسلام در نيامدن و مبعوث نشدن رسول خدا محمد مصطفي (صلي الله عليه وآله) مصمم تر نشوند.

[4] بحار الانوار، ج 3، ص 268، به نقل از كمال الدين، صدوق.