بازگشت

نمايش لشكر امام در مقابل خليفه


روزي متوكل عباسي جهت ايجاد وحشت و ترس براي حضرت ابوالحسن، امام هادي عليه السلام و ديگر شيعيان و پيروان آن حضرت، دستور داد تا لشكريانش كه تعداد نود هزار اسب سوار بودند، خود را مجهز و صف آرائي كنند.

و پيش از آن، دستور داده بود تا هر يك از آن ها خورجين اسبش را پر از خاك نمايد و در وسط بياباني تخليه كنند، كه در نتيجه تپه ي بسيار عظيمي از خاك ها درست شد.

و چون لشكريان در اطراف آن صف آرائي كردند، متوكل با حالتي مخصوص بالاي تپه رفت؛ و سپس امام علي هادي عليه السلام را نزد خويش احضار كرد، تا عظمت لشكر و قدرت خود را به آن حضرت نشان دهد؛ و به وي بفهماند كه در مقابل خليفه هيچ قدرتي، توان كمترين حركت را ندارد.

همين كه امام هادي عليه السلام كنار متوكل عباسي قرار گرفت و آن صفوف فشرده و مجهز را تماشا كرد، به او فرمود: آيا ميل داري من نيز لشكر خود را به تو نشان دهم؟



[ صفحه 29]



متوكل اظهار داشت: آري.

بعد از آن، حضرت دعائي را به درگاه خداوند متعال خواند، پس ناگهان ما بين آسمان و زمين، از سمت شرق و غرب، لشكرياني مجهز صف آرائي كرده و منتظر دستور مي باشند.

متوكل با ديدن چنين صحنه اي مدهوش و وحشت زده گرديد.

و چون او را به هوش آوردند، حضرت به او فرمود: ما با شما در رابطه با مسائل دنيا و رياست، درگير نخواهيم شد؛ چون كه ما مشغول امور و مسائل مربوط به آخرت هستيم، به جهت آن كه سراي آخرت باقي و أبدي است و دنيا فاني و بي ارزش خواهد بود.

بنابراين، از ناحيه ي ما ترس و وحشتي نداشته باشيد؛ همچنين گمان خلاف و بد درباره ي ما نداشته باشيد [1] .



[ صفحه 30]




پاورقي

[1] اثبات الهداة: ج 3، ص 377، ح 46، مجوعة نفسية: ص 236.