بازگشت

پيش گوئي از مرگ فرمانده گارد


همچنين مرحوم شيخ حر عاملي، به نقل از كتاب رجال مرحوم نجاشي رضوان الله تعالي عليهما آورده است:

يكي از دوستان حضرت ابوالحسن، امام علي هادي صلوات الله عليه كه در همسايگي آن حضرت زندگي مي كرده، حكايت كند:

ما شب ها با حضرت علي بن محمد هادي عليه السلام جلوي منزلش جلسه و شب نشيني داشتيم و در مسائل مختلف، بحث مي كرديم تا آن كه شبي از شب ها حادثه اي رخ داد:

فرمانده ي گارد خليفه ي عباسي كه شخصي معروف بود، با غرور و تكبر از جلوي ما به سوي منزلش رهسپار بود و مقداري هداياي ارزشمند كه از خليفه گرفته بود، به همراه داشت.

و نيز تعدادي سرهنگ و ديگر درجه داران و نگهبانان و پيش خدمتان، او را همراهي مي كردند.

همين كه چشمش به حضرت هادي عليه السلام افتاد، نزد وي آمد و به آن حضرت سلام كرد و سپس رفت.

هنگامي كه از ما دور شد، حضرت اظهار داشت: او با اين حشم خدم و به اين تجملات مادي دل خوش كرده و شادمان است؛



[ صفحه 33]



ولي خبر ندارد كه در همين شب، مرگ او را مي ربايد و پيش از نماز صبح او را زير خاك ها دفن مي كنند.

من و بقيه افرادي كه در آن مجلس حضور داشتيم، از اين پيش گوئي حضرت سخت در تعجب قرار گرفتيم.

و چون از جاي خود برخاستيم و از حضور آن حضرت خداحافظي كرده و رفتيم، با يكديگر گفتيم: اين يك پيش گوئي مهم و علم غيب بود كه علي بن محمد صلوات الله عليهما از آن خبر داد.

و بر همين اساس با يكديگر متعهد شديم كه چنانچه گفته ي حضرت صحت نيافت و واقع نشد، او را به قتل رسانده و نابودش كنيم؛ و سپس هر يك به منزل خود رفتيم.

موقعي كه نماز صبح را خواندم صداي داد و فرياد بسياري از اهالي محل را شنيدم، برخاستم و از خانه بيرون آمدم تا ببينم چه خبر است، جمعيت زيادي را ديدم، كه به همراه سربازان و نيروهاي حكومتي شور و شيون مي كنند و مي گويند: فرمانده ي گارد خليفه، شب گذشته به جهت آن كه خمر و شراب بسياري نوشيده بود، هلاك گشته است و آماده ي تشييع و دفن او بودند.

من با خود گفتم: «أشهد أن لا اله الا الله» و به سوي منزل او حكومت كردم و صحت پيش گوئي حضرت، برايم روشن گرديد و از علاقه مندان و شيفتگان حضرتش گشتم [1] .



[ صفحه 34]




پاورقي

[1] اثبات الهداة: ج 3، ص 383، ح 68.