بازگشت

پيدايش آب و نجات همراهان


مرحوم شيخ حر عاملي به نقل از علي بن الحسين مسعودي از كتاب اثبات الوصيه آورده است:

يكي از وزراي متوكل عباسي - كه به نام يحيي بن هرثمه معروف مي باشد - حكايت كند:

در آن مسافرتي كه از شهر مدينه ي منوره حضرت ابوالحسن، امام هادي عليه السلام را به سوي شهر سامراء به همراه تعدادي از افراد حركت مي داديم، در مسير راه كرامات و كارهاي عجيبي از آن حضرت نمايان شد كه همگان را به حيرت و تعجب درآورد.

يكي از آن كرامات و معجزات حضرت، اين بود كه در مسير راه، هوا بسيار گرم و نيز آب قافله تمام شده بود، به حضرت عرضه داشتيم كه تشنگي و گرماي هوا افراد را از پاي درآورده است، اگر ممكن است چاره اي بينديشيد.

امام عليه السلام فرمود: در همين نزديكي ها آب گوارائي است و سپس دستور داد كه مسير انحرافي را برويم، پس مقداري راه رفتيم و به صحرائي رسيديم كه بسيار سرسبز و خرم، داراي درختان و گياهان



[ صفحه 101]



و چشمه هاي زلالي بود.

تمام افراد از ديدن آن در تعجب قرار گرفتند، چون تاكنون در آن حوالي، چنان درختان و چشمه هائي را نديده و نشنيده بودند.

پس تمامي افراد از مركب هاي خود پياده شده و آب نوشيديم و نيز حيوانات خود را آب داده و ظرف هاي خود را كه همراه داشتيم، پر از آب كرده و حركت نموديم.

يحيي گويد: مقداري كه راه رفتيم و از آن محل دور شديم، ناگهان متوجه شدم كه شمشيرم را كنار چشمه ي آب نهاده و فراموش كرده ام كه آن را بردارم.

لذا به غلام خود گفتم كه بازگرد و شمشير مرا بياور، هنگامي كه غلام رفت و شمشير را آورد، گفت هيچ اثري از درخت و چشمه و آب وجود نداشت.

پس نزديك حضرت ابوالحسن، امام هادي عليه السلام آمدم و چون خبر غلام را برايش نقل كردم، حضرت نگاهي به من كرد و سپس تبسمي نمود [1] .



[ صفحه 102]




پاورقي

[1] مدينة المعاجز: ج 7، ص 486، ح 2481، به نقل از خرائج؛ و ص 492، ح 2484، به نقل از الثاقب؛ و اثبات الهداة: ج 3، ص 378، ح 89، با مختصر تفاوت.