بازگشت

مقام امام حسين


بي هدف در كوچه قدم مي زدم. چند روزي مي شد كه «يار خرد پيشه ي نوراني» ام را نديده بودم و از حال و روزش خبر نداشتم. طوري به او عادت كرده بودم كه اگر يك روز نمي ديدمش، تمام روز بي قرار بودم.

او را مثل برادر، حتي بيش تر دوست داشتم. هر چه داشتم از او بود. چيزهاي زيادي از او آموخته بودم.

سر كوچه به «محمد بن حمزه» بر خوردم. بعد از سلام و عليك پرسيد:

- ابوهاشم! بي حالي! نكند خداي نكرده مريض باشي!

- نه! حالم خوب است؛ فقط...

- فقط چه؟ بي پولي؟

- نه بابا! تو هم حرف ها مي زني! راستش چند روز است امام هادي عليه السلام را نديده ام. دلم برايش تنگ شده. فكر مي كنم به مسافرت رفته است.

- مگر خبر نداري؟

- چه شده؟



[ صفحه 81]



- به به! عجب مريدي هستي كه از حال مرادت خبر نداري!

- چه شده؟ اتفاقي افتاده؟

- حضرت بيمار است. دو روز است كه در بستر افتاده و تب شديدي دارد.

همين الآن از عيادت او مي آيم.

- پس من رفتم. خداحافظ...

با شتاب خود را به خانه ي امام رساندم. هنوز چند دقيقه از نشستنم نمي گذشت كه امام فرمود:

- ابوهاشم!

- بله آقا!

- اگر كاري به تو محول كنم، انجام مي دهي؟

- حتما، با كمال ميل!

- مي خواهم يكي از دوستان را به حرم امام حسين عليه السلام بفرستي تا براي شفاي من دعا كند. هزينه ي سفرش را هم مي دهم! كيسه ي كوچك پول را از زير متكايش بيرون آورد و به من داد:

- اين هم خرج سفر.

هاج و واج مانده بودم كه چه بگويم. كيسه را گرفته، بيرون رفتم. در راه به «علي بن بلال» برخوردم. تمام آنچه را كه اتفاق افتاده بود گفتم و از او خواستم به كربلا برود و براي بهبودي امام دعا كند.

علي بن بلال گفت:

- با جان و دل حاضرم، ولي حضرت، خودش از حرم امام حسين عليه السلام



[ صفحه 82]



برتر و بالاتر است. او از آل پيغمبر صلي الله عليه و آله است و مسلما دعايش از دعاي من روسياه زودتر مستجاب مي شود. چرا چنين گفته؟

- نمي دانم! حال حاضري بروي يا نه؟

- گفتم كه حاضرم، اما ابتدا بايد به منزل بروم و به همسر و فرزندانم خبر بدهم، سپس عازم مي شوم. پول ها را به او دادم و خواستم مرا نيز از دعاي خير فراموش نكند. به منزل حضرت برگشتم تا هم بيش تر ببينمش و هم از قرارم با علي بن بلال آگاهش كنم.

جريان را براي امام تعريف كردم و من نيز مثل علي بن بلال تعجبم را از درخواست ايشان ابراز كردم، فرمود:

- ابوهاشم! مگر جدم، رسول خدا صلي الله عليه و آله از خانه ي كعبه و حجرالاسود برتر نبود؟

- چرا؟

- با اين حال به گرد خانه ي خدا طواف مي كرد و حجرالاسود را مي بوسيد. خدا روي زمين مكان هاي مقدسي دارد كه دعا در آن جا مستجاب است. اطراف قبر امام حسين عليه السلام نيز از همان مكان ها است. [1] .



[ صفحه 83]




پاورقي

[1] كامل الزيارات، باب 90، ص 458.