بازگشت

گره گشايي


تاريخ نويسان، نام افراد زيادي را كه براي حل مشكل و رفع گرفتاري خود به پيشواي دهم مراجعه كرده و از محضر آن امام، با خشنودي بازگشته اند را به ثبت رسانده اند. يكي از اين نمونه ها، مراجعه فردي است كه از بدهي سنگين خود، به ايشان پناه برد و امام عليه السلام به او راهي آموخت تا بتواند پول مورد نياز را از خليفه وقت بگيرد؛ حضرت به ايشان فرمود: در شهر، دستْ خطي را كه من به تو مي دهم، در حضور مردم به من عرضه كن و مبلغي كه در آن نوشته شده است را از من درخواست كن. آن مرد به دستور امام عليه السلام عمل كرد و در سامرا، در حالي كه برخي از اطرافيان خليفه و مردم در محضر آن حضرت نشسته بودند، وارد شد و با نشان دادن نوشته، از حضرت، مبلغ آن را تقاضا كرد. امام عليه السلام از شخص مهلت خواست، اما آن فرد اصرار ورزيد. وقتي جريان به گوش خليفه رسيد، دستور داد تا مبلغ زيادي ـ كه سه برابر بدهي شخص بود ـ را به امام بدهند. امام عليه السلام پول ها را گرفت و همه را به آن مرد عرب داد و گره از كار او باز كرد.