بازگشت

هادي خلق


خبر به سرعت در خانه هاي اطراف پيچيد و در اندك زماني، در خانه هاي مدينه نيز؛ مگر از «صريا» تا مدينه چقدر فاصله است؟

چيزي نگذشت كه شادي و سرور، همه مدينه را فرا گرفت. چه صورت هايي كه به سجده شكر، بر خاك نيفتاد و چه اشك هايي كه از شوق، بر گونه ها نغلتيد! ولي شادي هيچ كس به اندازه «سمانه» نبود. زني با فضيلت كه در عبادت و پارسايي، شهره زمانه بود. اكنون كودكي را در آغوش خويش دارد كه مي داند خليفه خدا بر روي زمين خواهد بود و نام آسماني اش، جاودانه خواهد ماند.

اندكي بعد، سمانه كودك خويش را از آغوش جوادالائمه، همسر گرامي اش باز پس گرفت و بر گونه هاي كوچكش بوسه زد و گفت: درود خدا بر «علي» كوچك كه «هادي» خلق به سوي هدايت و رستگاري است!