بازگشت

نوبت از آن توست


فصل، فصل آمايش بوستان هاست. نوبت از آنِ توست كه بتابي و آفتاب گردان ها همه به سوي تو برگردند.

نوبت از آنِ توست كه بتابي با انوار دانش؛ تا سايه هاي ترديد، بگريزند، تا تيرگي هاي جهل فرو بميرند، تا يخ هاي پندار آب شوند و شعله هاي يقين جان بگيرند. فصل، فصل فرسايش انديشه هاست.

نوبت از آن توست كه توشه هاي معرفت را به دوش بگيري و در مزرعه عشق، بذرهاي هدايت بكاري تا خوشه هاي حكمت برويد.

باغ دل ها آماده شده است براي شكوفا شدن؛ تنها تو بايد بيايي و هرزه هاي وسوسه و آفت هاي ضلالت را بزدايي.

قرآن، با منطق گوياي تو به زبان خواهد آمد. ايمان، در مكتب تو آموزش خواهد ديد و اسلام، حياتي تازه خواهد گرفت در مدرسه تعليم و تربيت تو!