زهر جفا
امام هادي و بزم شراب يعني چه
دل پيمبر از اين غم كباب يعني چه
فلك به نور دو چشم علي ولي خدا
ستم نموده اي بيش از حساب يعني چه
[ صفحه 526]
پياده در جلوي اسب كافري بي دين
ولي حق شده در آفتاب يعني چه
گهي به خان صعاليك و گه نديم سباع
عزيز جان و دل بوتراب يعني چه
عزيز فاطمه از زهر معتز بي دين
شهيد گشته به سن شباب يعني چه
فلك خراب شوي كرده اي از اين ماتم
اساس و پايه ي ايمان خراب يعني چه
فلك تو زهر جفا ريختي به كام امام
كه دشمنش بكني كامياب يعني چه
رضائي