بازگشت

آشكار كردن باغها، قصرها و حوريان و غلمان بهشتي


صالح بن سعيد مي گويد: روزي داخل سامراء شدم و به خدمت حضرت امام هادي عليه السلام رسيدم و گفتم: «اين ستمكاران در خاموش كردن نور تو و پنهان كردن نام تو در همه ي جهات كوشيده اند تا اينكه تو را در چنين جائي فرود آورده اند كه محل اقامت گدايان و غريبان بي نام و نشان است.»

حضرت فرمود: «اي پسر سعيد! هنوز تو در شناخت ارزش و منزلت ما در اين پايه هستي، و گمان مي كني كه اينها با مقام بالاي ما منافات دارد و نمي داني كسي را كه خدا بلند كرد، با اين چيزها پست نمي شود؟»

پس با دست مبارك خود به جانبي اشاره كرد و من به آنجا نگاه كردم. ناگهان بستانهايي را ديدم كه به انواع ريحانها آراسته بود و باغهايي ديدم كه به انواع ميوه ها پيراسته شده و نهرهايي كه در صحن باغها جاري بود، و قصرها و حوريان و غلمانهايي در آنها مشاهده كردم كه هرگز نظير آنها را تصور هم نكرده بودم.



[ صفحه 499]



از مشاهده ي اين صحنه ها، ديده ام حيران و عقلم پريشان شد. پس حضرت فرمود: «ما هر جا كه باشيم اينها از براي ما مهيا است و در كنار سراي گدايان نيستم.» [1] .


پاورقي

[1] كافي.