بازگشت

واثق عباسي


در دوازدهم ربيع الاول سال 227 كه معتصم از دنيا رفت فرزندش هارون واثق به جاي وي نشست. [1] .

و سال 231 شش روز به آخر ذيحجه مانده در سامرا به درك واصل شد. [2] .

مرحوم محدث قمي مي نويسد:

مدت خلافتش پنج سال و نه ماه و سيزده روز بوده. [3] .

در تمام اين مدت امام هادي عليه السلام ناظر جنايات و ستم هاي اين جنايتكار بود ولي



[ صفحه 46]



برخوردي خاص از ناحيه ي او نسبت به حضرت نيافتم تنها مرحوم محدث قمي جريان زير را در منتهي الآمال در فصل اول از زندگاني حضرت آورده است، مي نويسد:

شيخ يوسف بن حاتم شامي در كتاب درالمنثور از كتاب تاريخ خطيب نقل كرده از محمد بن يحيي كه گفت: روزي در مجلس واثق بالله در وقتي كه فقها حاضر بودند يحيي بن اكثم پرسيد: هنگامي كه حضرت آدم علي نبينا و آله و عليه السلام اعمال حج انجام داد چه كسي سر او را تراشيد؟ تمامي مردم از جواب عاجز ماندند.

واثق گفت: من كسي را حاضر مي نمايم كه اين پرسش را پاسخ دهد آن گاه شخصي را فرستاد و امام هادي عليه السلام را حاضر نمود و گفت: اي ابوالحسن! به ما بگو وقتي كه آدم عمل حج را به جاي آورد چه كسي سر او را تراشيد؟ حضرت فرمود: مرا درباره ي اين سؤال عفو نما. واثق گفت: تو را قسم مي دهم كه جواب بگويي. فرمود: اكنون كه نمي پذيري مي گويم: همانا خبر داد به من پدرم از جدم از پدرش كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: براي تراشيدن سر آدم جبرئيل مأمور شد ياقوتي از بهشت آورد و به سر آدم ماليد و موهاي سرش ريخت و به هر كجا كه روشني آن ياقوت رسيد آنجا حرم گرديد.


پاورقي

[1] تتمة المنتهي، ص 310.

[2] همان، ص 314.

[3] همان.