بازگشت

تاريخچه ي مختصري از بناي صحن و حرم


چون حضرت امام علي النقي عليه السلام در سامرا رحلت فرمود [1] در خانه مسكوني خود مدفون شد و از همان موقع اين خانه مهبط ملائكه و مطمح نظر دوستان و شيعيان خاندان عصمت و طهارت قرار گرفت و چون حضرت ابي محمد امام حسن عسكري عليه السلام نيز رحلت فرمود در پشت سر پدر بزرگوار خود مدفون شد و همچنين چندين نفر از اين خاندان در اين بقعه مدفون شدند.

در اين دوره دوستان و شيعيان جهت زيارت قبور منوره گاهي داخل منزل مي شدند و اگر موفق نمي گشتند در كوچه مقابل پنجره اي كه از روضه ي منوره به كوچه قرار داشت زيارت نموده و در مسجد مقابل كه اكنون رواق پشت سر مطهر و شايد قسمتي از حرم باشد نماز زيارت مي خواندند.

اين وضع در دوره ي جلال و عظمت شهر سامره و همچنين زماني كه شهر خراب و



[ صفحه 209]



مهجور شده بود و همه ي آثار عظمت و جلال ظاهري آن از بين رفته بود ادامه داشت و با همه ي تحولاتي كه جهت اين شهر پيش آمد و با همه ي سعي و كوششي كه توسط معاندين و منافقين در محو آثار ائمه ي طاهرين انجام گرديد، در اثر سعي و مراقبت دوستان و نيروي ايمان شيعيان در طي قرون متمادي نه تنها اثر اين بزرگواران از بين نرفت بلكه روز به روز بر عظمت و جلالش بيفزود، و بايد اذعان كرد كه منحصرا وجود مرقد مطهر امامين سبب بقاي اين شهر گرديد و توجه و بيداري محبين خاندان پيغمبر آثار اين شهر را پابرجا نگاه داشت و بحمدالله هر روز بر عظمت و ابهت آن افزوده گشت تا به صورت فعلي درآمد.

تعميراتي كه در اين شهر و بر مرقد منور امامين انجام شده مطابق نوشته علامه ي سماوي در منظومه «وشايح السراء» و مؤلف تاريخ سامرا و ديگران بدين قرار مي باشد:

1 - عمارت اوليه منزل حضرت امام علي النقي عليه السلام است كه پس از شهادت حضرت عسكري عليه السلام براي آنكه دوستان و شيعيان به راحتي بتوانند زيارت كنند پنجره اي جهت آن در بازار باز گرديد و اين صورت تا پنجاه و هشت سال (از 260 - 318 قمري) به همان حالت اوليه برقرار بود.

2 - عمارت دوم به وسيله ي ناصرالدولة از آل حمدان انجام گرديد. [2] وي اول كسي است كه قبه بر قبر مطهر بنا نهاد و براي شهر سامره پس از خرابي بارويي ساخت و ضريح مطهر را پرده كشيد. خاندان حمدان از معاريف خاندان هاي شيعه و از سلاطين متعصب آن مي باشند و عموما اديب و شاعر و فاضل بوده اند.

3 - عمارت سوم از معزالدوله ديلمي است. [3] اين پادشاه در سال هاي 335 تا 337



[ صفحه 210]



تعميراتي در حرم مطهر نمود كه عبارتند از پر كردن حوض آبي كه در سرداب مطهر بود و تهيه ضريح چوبي جهت مرقد منور، و وي اول كسي است كه براي مرقد مطهر قبه و بارگاه ساخت. در زمان بويهيان شهر سامره رونقي كامل يافت و اين پادشاه ديندار خدمات زيادي به آستان ائمه اطهار نمود.

معزالدوله در عاشوراي سال 352 دستور داد در بغداد شيعيان شهر را تعطيل عمومي نموده، علم ها نصب نمايند و رسما و علنا جهت حضرت سيدالشهدا عليه السلام عزاداري نمايند و زن ها موهاي خود را پريشان نموده، صورت هاي خود را سياه نموده از خانه ها بيرون آيند و بر سر و سينه بزنند و جامه پاره كنند و روز عيد غدير اين سال را با تشريفات هر چه تمام تر عيد گرفت. [4] .

اين دو سنت پسنديده يعني عيد داشتن روز غدير و عزاداري عاشورا علنا از آن زمان تاكنون بحمدالله در بين شيعيان و دوستان در تمام اطراف جهان حتي شهرهايي كه اكثريت جمعيت آن را مخالفين تشكيل مي دهند رواج دارد و هر چه معاندين خواستند اين عادت و سيره مقدس را از بين ببرند توفيق نيافته بلكه بر فضيحت و رسوايي خود افزودند (يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره المشركون). [5] .



چراغي را كه ايزد برفروزد++

هر آن كس پف كند ريشش بسوزد



4 - عمارت چهارم از عضدالدولة ديلمي است [6] در سال 368 قمري به قصد



[ صفحه 211]



زيارت به سامرا وارد شد و امر به تعمير روضه مطهره نمود و درهاي آنجا را از چوب ساج بساخت و صحن شريف را بزرگ نمود و از براي شهر حصاري محكم بساخت. وي پادشاهي مقتدر و در عين حال اديب و شاعر و فضل دوست بود. در سال 367 به بغداد وارد شد و به نام او خطبه خواندند و قبل از او به نام احدي جز خليفه وقت در بغداد خطبه نخوانده بودند. آثار خيريه زيادي از او در روزگار باقي ماند از آن جمله است: ساختن گنبد منور حضرت علي عليه السلام به نام «قبة البيضاء» و بيمارستان عضدي در شيراز و بناي ساختمان بر مرقد منور حضرت سيدالشهداء و تجديد سور مدينه در سال 368 و...


پاورقي

[1] رحلت اين دو امام عليهماالسلام به واسطه سمي بود كه دشمنان به آنان خوراندند پس در واقع به شهادت رسيدند.

[2] ناصرالدولة ابومحمد حسن بن ابي الهيجاء عبدالله بن حمدان تغلبي دومين پادشاه از بني حمدان است كه در جزيره و حلب و شام سلطنت مي كردند و متظاهر به تشيع بودند. وي در نزد شيخ مفيد قرائت حديث و تلمذ نمود و مفيد جهت او رساله اي در امامت نوشته. در سال 358 پس از گرفتاري و حبس به دست فرزندش وفات يافته، در «تل تربه» شرق موصل مدفون شد، ملوك آثار الشيعة، ص 138.

[3] ابوالحسين احمد بن بويه (بر وزن مويه) سومين پادشاه ديلمي است. پادشاهي مقتدر و قوي الاراده و از شيعيان متعصب به شمار مي رفت در سال 303 قمري متولد و روز دوشنبه 17 ربيع الثاني 356 به مرض اسهال وفات يافت و در باب التبن در ميان مقابر قريش مدفون شد؛ مدت امارتش 22 سال و 11 ماه و دو روز بود، آثار الشيعة.

[4] منتظم ناصري، ج 1، ص 133، وقايع سال 352 قمري مطابق با سال 963 ميلادي.

[5] صف / 8.

[6] عضدالدوله ابوشجاع فنا خسرو بن ركن الدوله ابوعلي حسن بن بويه ديلمي در روز يكشنبه 5 ذي قعده سال 324 در اصفهان متولد و در روز دوشنبه 8 شوال سال 372 به مرض صرع وفات يافت و سنش 47 سال و 11 ماه و 3 روز و مدت سلطنتش در عراق 5 سال و 6 ماه بود. پس از فوت او را به نجف اشرف نقل كرده در پايين پاي مبارك دفن كردند و بر حسب وصيت او بر قبرش نوشتند (و كلبهم باسط ذراعيه بالوصيد). عضدالدوله علاوه بر مقام سلطنت در علوم ادب و نحو و عربيت صاحب نظر بوده است.