نديم سباع
سيد عبدالحسين رضايي
امام هادي و بزم شراب يعني چه++
دل پيمبر از اين غم كباب يعني چه
فلك به نور دو چشم علي ولي خدا++
ستم نموده اي بيش از حساب يعني چه
پياده در جلو اسب كافري بي دين++
ولي حق شده در آفتاب يعني چه
گهي به خان صعاليك و گه نديم سباع++
عزيز جان و دل بوتراب يعني چه
عزيز فاطمه از زهر معتز ملعون ++
شهيد گشته به سن شباب يعني چه
فلك خراب شوي كرده اي از اين ماتم++
اساس و پايه ي ايمان خراب يعني چه
فلك تو زهر جفا ريختي به كام او++
كه دشمنش بكني كامياب يعني چه
به پا نموده اي از مرگ حضرت هادي++
در آسمان و زمين انقلاب يعني چه
گرفته است «رضايي» ز چشم پيغمبر++
به جاي اشك از اين غم گلاب يعني چه [1] .
[ صفحه 238]
پاورقي
[1] چهره هاي گلگون، ص 262 و 263.