زبانحال
جگرم از اثر زهر جفا مي سوزد++
قلبم از آتش بيداد و بلا مي سوزد
متوكل ز جفا سوخت سراپايم را++
او ندانست كه در شعله چرا مي سوزد
در حقيقت به جنان قلب علي و زهرا++
از ستمكاري اين خصم خدا مي سوزد
دهمين حجت حق لاله ي باغ احمد++
نور چشمان تقي جان رضا مي سوزد [1] .
پاورقي
[1] همان، ص 149 و 150.