بازگشت

مبارزه با غلات


غلات افرادي بودند كه درباره ي امامان معصوم عليهم السلام غلو مي كردند؛



[ صفحه 197]



يعني آنان را خدا مي دانستند. امامان عليهم السلام در برابر آنان موضع قاطع و خشن مي گرفتند و آنان را نجس مي دانستند و از خود طرد مي كردند.

يكي از شيعيان در مورد چند نفر از غلات و رفتارشان براي امام هادي عليه السلام نامه اي نوشت و كسب تكليف كرد. امام عليه السلام در پاسخ نوشت: «ليس هذا من ديننا فاعتزلوهم»؛ روش و برنامه ي آنان از دين ما نيست، از آن ها دوري كنيد.

از روايات و گفتار دانشمندان برمي آيد كه سران غلات و بدعتگزاران در زمان امام هادي عليه السلام افراد زير بودند: قاسم بن يقطين، هاشم بن ابي هاشم، ابوالسهري، ابن أبي الزرقا، جعفر بن واقد، فارس بن حاتم، شفوز بن فارس. [1] .

روزي امام عليه السلام به مجلس متوكل وارد شد و نزديك او نشست متوكل در عمامه حضرت دقت كرد و گفت: پارچه ي بسيار نفيسي است. سپس از روي اعتراض گفت: اين عمامه را چند خريده اي؟ امام عليه السلام فرمود: كسي كه براي من آورده 500 درهم نقره خريده است.

متوكل گفت: اسراف كردي! حضرت فرمود: شنيده ام همين روزها كنيز زيبايي براي خود به هزار دينار خريداري كرده اي.

متوكل جواب داد: صحيح است.

حضرت فرمود: من با 500 درهم براي شريف ترين عضو بدنم، عمامه خريده ام و تو براي پست ترين اعضايت هزار دينار مصرف كرده اي؛



[ صفحه 198]



انصاف بده كدام يك اسراف است؟

متوكل شرمنده شد و گفت: انصاف آن است كه ما در اعتراض به بني هاشم سودي نمي بريم. [2] .


پاورقي

[1] سيره ي چهارده معصوم، ص 850.

[2] لطائف الطوائف، ص 411.