بازگشت

پدر


اما پدر امام هادي عليه السلام، امام محمدالجواد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام، مي باشد، كه بالاترين نسب در اسلام است، و انسانيت در تمام زمانها نسبي بزرگتر و والاتر از اين نسب را كه جهان را با حقيقت اسلام و گوهر ايمان روشن كرده باشد سراغ ندارد. امام هادي عليه السلام، شاخه اي از شجره ي اين خاندان است و پدرش امام جواد عليه السلام، يكي از اعجوبه هاي دنيا با ويژگيها و برجستگيهاي شخصيش بوده است كه پس از وفات پدر بزرگوارش، زمام امور ديني و مرجعيت عامه ي اين امت را به دست گرفت، در حالي كه از عمر شريفش هفت سال و چند



[ صفحه 20]



ماه گذشته بود، و حكومت عباسي، اين فرصت را غنيمت شمرد، و يحيي بن اكثم را كه از بزرگترين دانشمندان عصر خود بود، براي آزمودن و مغلوب ساختن آن بزرگوار دعوت كرد، تا بدان وسيله مسأله اعلم بودن امام را كه از جمله عناصر اصلي در تفكر شيعه است، درهم شكند. به اين ترتيب يحيي به اين نيت آمد و در حضور جمع كثيري از دانشمندان و وزيران و بلندپايگان حكومت عباسي، از امام يك مسأله ي فقهي پرسيد، و امام عليه السلام، چندين فرع براي آن مسأله بيان كرد. بطوري كه يحيي متحير شد و آثار ناتواني در چهره اش نقش بست و به توانمندي علمي فوق العاده كه در اختيار امام عليه السلام بود، اعتراف كرد. اين رويداد و نظاير آن، نقل مجالس و محافل بغداد و جاهاي ديگر شد. سپاس خداي را كه اين افتخار نصيبم شد تا درباره ي امام جواد عليه السلام سخن بگويم، در حالي كه نيازي به گفتگوي از مقامات آن بزرگوار نمي بينم.