بازگشت

رشد امام


امام هادي عليه السلام در خانواده اي بزرگ شد كه از نظر رفتار، آداب و فضايل تابناك و برجسته از ديگر مردم متمايز بودند، كودك آنها بزرگ



[ صفحه 30]



را گرامي مي داشت و بزرگ به كوچك احترام مي كرد. مورخان نمونه هاي برجسته اي از اخلاق و رفتار اين خاندان را نقل كرده اند كه باعث فخر و مباهات است، نقل كرده اند كه امام حسين عليه السلام در حضور برادرش امام حسن عليه السلام به خاطر احترام و تجليل از او، سخن نمي گفت. و نيز آورده اند كه امام زين العابدين عليه السلام هيچ وقت با مادر و يا دايه اش غذا ميل نفرمود از بيم آن كه مبادا پيش از او به آن قسمت از غذا كه او دست دراز مي كند، ميل داشته باشند، و در نتيجه مورد بي مهري آنها واقع شود. بنابراين كدام آداب و رسوم در دنيا نظير آداب و رفتار انبياء است و به پاي روش والا و اخلاق بلند آنها مي رسد؟

امام هادي عليه السلام در سايه ي پدرش امام جواد عليه السلام بزرگ شد كه آن حضرت نمونه اي از فضايل و ويژگيهايي بود كه انسان به آنها مي بالد، از اشعه ي روح خود به فرزندش تابيد و فضيلتي نماند مگر اين كه در لوح وجود نوزاد غرس كرد، و هرچه بزرگتر مي شد، خصلتها و هوشمندي كودك بيشتر باعث اعجاب مي شد.

مورخان نقل كرده اند وقتي كه امام جواد آماده ي حركت به سوي عراق شد او را در دامنش نشاند - كه در آن زمان شش ساله بود - و فرمود:

«از اشياء زيباي عراق چه ارمغاني را دوست مي داري؟...»

امام هادي لبخندي زد و عرض كرد:

«شمشيري كه همچون شعله ي آتش باشد...»

امام جواد به فرزند ديگرش - موسي - نگاهي كرد و فرمود:

«تو چه دوست داري؟...»

موسي گفت: «فرش خانه...»

امام جواد عليه السلام شگفتي خود را نسبت به فرزندش هادي، پوشيده نگذاشت و رو به فرزندش كرد و او را مخاطب قرار داد و گفت:

«ابوالحسن - يعني امام هادي - نظير من است...»

براستي كه امام از خواسته ي پسرش كه حكايت از شجاعت و دلاوري او



[ صفحه 31]



مي كرد خوشحال شد، اين خصلت او و خصلت پدران و نياكان او بود.