بازگشت

دعاهاي امام در قنوت نماز


از امام هادي عليه السلام چندين دعا به يادگار مانده كه وي در قنوت نماز مي خواند و اين دعاها نمونه ي حد انقطاع او از غير و نهايت اتصال به حق تعالي است، برخي آن دعاها عبارتند از:

الف - «اللهم: ان مناهل كراماتك بجزيل عطياتك مترعه، و ابواب مناجاتك لمن املك مشرعة و عطوف لحظاتك لمن ضرع اليك غير متقطعة و قد الجم الحذار، و اشتد الاضطرار، و عجز عن الاصطبار أهل الانتظار، و أنت اللهم بالمرصد من المكان، اللهم و غير مهمل مع الامهال، واللائذ بك آمن، والراهب اليك غانم القصد، اللهم لبابك سالم. [1] .



[ صفحه 67]



اللهم: فعاجل من قد استن في طغيانه، واستمر علي جهالته لعقباه في كفرانه، و أطعمه حلمك عنه في نيل ارادته، فهو يتسرع الي أوليائك بمكارهه، و يواصلهم بقبائح مراصده، و يقصدهم في مظانهم بأذيته، اللهم اكشف العذاب عن المؤمنين وابعثه جهرة علي الظالمين، اللهم اكفف العذاب عن المستجيرين، واصببه علي المغترين، اللهم بادر عصبة الحق بالعون، و بادر أعوان الظلم بالقضم، اللهم اسعدنا بالشكر، وامنحنا النصر، وأعذنا من سوء البداء والعاقبة و الخطر...» [2] .

دعاهاي ائمه ي اهل بيت عليهم السلام تنها به جنبه ي روحي منحصر نيست، بلكه شامل تمام جنبه هاي زندگي است. اين دعا به خوبي بيانگر جهت سياسي و ظلمها و ستمهايي است كه در آن دوران، از سلاطين بر مردم مي رفت كه هرچه بيشتر مي خواستند تا بر مردم ستم كنند و آنان را سركوب نمايند، و به احتمال قوي مقصود امام در اين دعا، طاغوت زمان، متوكل خونخوار است كه ظلم و سركوب علويان را از حد گذراند.



[ صفحه 68]



ب - از جمله دعاهاي پر ارج امام عليه السلام اين دعاي شريف است كه در قنوت مي خواند:

يا من تفرد بالربوبية، و توحد بالوحدانية، يا من أضاء باسمه النهار، و أشرقت به الأنوار، و أظلم بأمره جندس الليل و هطل بغيثه وابل السيل، يا من دعاه المضطرون فأجابهم، و لجأ اليه الخائفون فآمنهم، و عبده الطائعون فشكرهم، و حمده الشاكرون فأثابهم، ما أجل شأنك، و أعلي سلطانك، و أنفذ أحكامك، أنت الخالق بغير تكلف، والقاضي بغير تحيف، حجتك البالغة، و كلمتك الدامغة، بك اعتصمت و تعوذت من نفثات العقدة، و رصدات الملحدة، الذين ألحدوا في أسمائك، و أرصدوا بالمكاره لاوليائك، و أعانوا علي قتل أنبيائك و أصفيائك، و قصدوا لاطفاء نورك باذاعة سرك، و كذبوا رسلك، و صدوا عن آياتك واتخذوا من دونك و دون أوليائك وليجة و رغبة عنك، و عبدوا طواغيتهم بدلا منك، فمننت علي أوليائك بعظيم نعمائك، وجدت عليهم بكريم آلائك، وأتممت لهم ما أوليتهم بحسن جزائك حفظا لهم من معاندة الرسل، و ضلال السبل، و صدقت لهم بالعهود السنة الاجابة، و خشعت لك بالعقود قلوب الانابة و أسألك اللهم باسمك الذي خشعت له السماوات والأرض و أحييت به أموات الاشياء، و أمت به جميع الأحياء، و جمعت به كل متفرق، و فرقت به كل مجتمع، و أتممت به الكلمات و أريت به كبري الايات، و ثبت به علي التوابين، و أخرت به عمل المفسدين فجعلت عملهم هباءا منثورا و تبرتهم تتبيرا... ان تصلي علي محمد و آل محمد، و ان تجعل شيعتي من الذين حملوا فصدقوا، واستنطقوا فنطقوا آمنين مأمونين. [3] .



[ صفحه 69]



اللهم: اني أسألك لهم توفيق اهل الهدي، و أعمال أهل اليقين، و مناصحة أهل التوبة، و عزم اهل البصر، و تقية أهل الورع، و كتمان الصديقين حتي يخافوك، اللهم مخافة تحجزهم عن معاصيك حتي يعملوا بطاعتك لينالوا كرامتك، و حتي يناصحوا لك و فيك خوفا منك، و حتي يخلصوا لك النصيحة في التوبة حبا لهم فتوجب لهم فتوجب لهم محبتك التي أوجبتها للتوابين، و حتي يتوكلوا عليك في أمورهم كلها حسن ظن بك، و حتي يفوضوا اليك أمورهم ثقة بك. [4] .



[ صفحه 70]



«اللهم لاتنال طاعتك الا بتوفيقك، و لاتنال درجة من درجات الخير الا بك، اللهم يا مالك يوم الدين العالم بخفايا صدور العالمين طهر الأرض من نجس اهل الشرك، و أخرص الخراصين عن تقولهم علي رسولك الافك.

اللهم اقصم الجبارين و ابر المفترين، و ابد الأفاكين الذين اذا تتلي عليهم آيات الرحمن قالوا: أساطير الأولين و انجزلي وعدك انك لا تخلف الميعاد، و عجل فرج كل طالب مرتاد انك لبالمرصاد، و أعوذ بك من كل لبس ملبوس، و من كل قلب من معرفتك محبوس، و من نفس تكفر اذا أصابها بؤس، و من واصف عدل عمله عن العدل معكوس، و من طالب للحق و هو عن صفات الحق منكوس، و من مكتسب اثم باثمه مركوس، و من وجه عند تتابع النعم عليه عبوس، أعوذ بك من ذلك كله و من نظيره و اشكاله و أمثاله انك عليم حكيم.» [5] .



[ صفحه 71]



اين دعاي شريف از فصاحت و بلاغت شگفت انگيز امام عليه السلام حكايت مي كند، و گوياي اين مطلب است كه آن بزرگوار، در اين ويژگي چون جدش امام اميرالمؤمنين عليه السلام است.

امام عليه السلام در اين دعاي شريف، بياناتي درباره ي توحيد و ستايش خدا و توجه به ذات مقدس او دارد، در هر گرفتاري و سختي به آفريدگار بزرگ پناه برده و جز او كسي كه رفع گرفتاري و دفع شر و بلا كند، وجود ندارد. همچنان كه از شر جباران سركشي كه هيچ گونه خويشاوندي و پيماني را به خاطر خدا رعايت نمي كنند و براي خدا عظمتي قائل نيستند، به خدا پناه مي برد.

امام عليه السلام به وسيله ي اين دعا براي شيعيانش، توفيق، درستي، دوري از شر و غرور را درخواست مي كند تا براي ديگر مسلمانان در راه و رفتارشان نمونه ي شايسته اي باشند... و سرانجام، دعا را با نفرين بر اهل شرك و نفاق، كه از آيات خدا روگردانده و آنها را به مسخره گرفته اند، به پايان مي رساند.


پاورقي

[1] «خدايا سرچشمه هاي بخششهايت با مراحم فراوانت پر آب است و درهاي مناجاتت به روي آرزومندان باز است، و توجهات تو براي كسي كه در پيشگاه تو خاضع است گسستني نيست، خطر نزديك شده، درماندگي شديد گشته، و منتظران از صبر و بردباري ناتوان مانده اند، و تو اي خداوند در كمين گاهي، اي خدايي كه با وجود تأخير بندگان در اداي وظيفه سختگيري نمي كني، و پناهنده ي به تو در امان است، و آن را كه از مردم كناره گرفته و رو به تو آورده تكيه گاه سودمندي، خدايا نزديكان به تو درامانند.

[2] خدايا، در كيفر كسي بشتاب كه به سنت طغيان خود عمل كرده، و از روي ناداني از عاقبت كارش به ناسپاسي خويش ادامه مي دهد، و حلم تو نسبت به او باعث رسيدن به خواسته اش شده است و او با شر و بديهايش به سوي اوليايت مي شتابد، و با زشتيهايي كه در كمينگاههايش دارد به معاشرت با آنها مي پردازد، و در فرصتهاي مناسب آنها را مي آزارد. خدايا عذاب را از مؤمنان برطرف كن و بر ستمگران ، آشكارا عذابت را بفرست، خدايا عذابت را از كساني كه به تو پناه آورده اند بازدار، و بر خودخواهان نازل فرما، خداوندا در ياري گروه حق، و بر بريدن ياوران ستم، بشتاب، بار خدايا به ما توفيق سپاسگزاري مرحمت كن، و ياريت را بر ما ارزاني دار، و ما را از سوء بداء و سرانجام بد و خطر نگهدار...» مهج الدعوات - مصباح.

[3] اي آن كه در پروردگاريت تنهايي، و در يكتائي بي همتايي، اي آن كه به نام او روز روشن و به وسيله ي او روشنيها تابان و به فرمان او تاريكي شب ظلماني گشته و به باران رحمت او، باران سيل آسا فرو ريزد. اي آن كه درماندگان او را بخوانند و او را اجابت كند و بيمناكان به او پناهنده شوند و او امان دهد و مطيعان او را بپرستند و او قدرداني كند، و سپاسگزاران او را سپاس گويند و او مزدشان دهد. خدايا چقدر بزرگي و قدرتت والا و فرمانهايت رواست! خدايا تو آفريننده ي بدون تكلفي و داوري بي آن كه ستم روا داري، حجت تو رسا، و سخنت دلنشين است. به تو چنگ مي زنم و از دمندگان در گرهها و از دامهاي خدانشناساني كه نامهاي مقدس تو را انكار كرده و براي دوستانت دامهاي مشقت بار را گسترده اند، و به كشتن انبيا و برگزيدگانت كمك كردند و با فاش كردن رازت، قصد خاموش ساختن نور تو را دارند و فرستادگان تو را انكار مي كنند و جلو آيات تو را مي گيرند و جز تو و اولياي تو، تكيه گاه و مقصود ديگري گزيده اند و به جاي تو طاغوتها را مي پرستند. تو اي خدا با انبوه نعمتها بر اوليايت منت نهاده اي و با عطاياي ارزشمند خود برايشان كرم نموده اي، و به خاطر اين كه آنها را از دشمني با پيامبران و از گمراهيها نگهداري بهترين پاداشت را - آن چه برايشان مي پسنديدي - تمام و كمال به آنان دادي، و زبانهاي قبول عهد و پيمانهايشان صادق، و دلهاي متوجه آنان با پيمانهاي بندگي، براي تو خاشعند. بار خدايا تو را به آن نامت مي خوانم كه آسمانها و زمين در برابرش خاضعند و بدان وسيله اشياء مرده را زنده كرده و تمام زندگان را مي ميراني، و هر پراكنده اي را جمع، و هر جمعي را پراكنده سازي، و به وسيله ي آن كلمات را تمام كرده و آيات عظيمت را بنماياني. و به واسطه ي آن، توبه ي توابين را بپذيري، و به كار تبهكاران مهلت دهي، و آن گاه عمل آنها را بيهوده و بر بادسازي و بي حاصل و بدون نتيجه گرداني... (از تو مسألت دارم) كه بر محمد و آل محمد درود فرستي، و پيروان مرا از كساني قرار دهي كه در تعهدشان استوارند، و به هنگام پرسش، در حالي كه در امن و امانند پاسخ گويند.

[4] بارالها: براي ايشان از تو توفيقي چون توفيق اهل هدايت و رفتاري همچون رفتار اهل يقين، و اخلاصي چون اخلاص اهل توبه و تصميمي بسان تصميم اهل بينش و تقوايي چون تقواي پرهيزگاران، و رازداريي همچون رازداري صديقان را مسألت دارم تا اين كه از عذاب تو بيمناك باشند، خدايا، چنان بيمناكي كه آنان را از نافرمانيهاي تو باز دارد تا آن جا كه مطابق فرمان تو عمل كنند، تا به كرامت تو نايل گردند، و تا آن كه از بيم عذاب تو، براي خاطر تو و در راه تو يكديگر را نصيحت كنند و تا آن كه نصيحت درباره ي توبه و بازگشت به سوي تو را به خاطر محبت به يكديگر صميمانه انجام دهند، تا باعث آن شود كه آنان محبت تو را كه بر توابين مقرر كرده اي، دارا شوند و تا آن كه در همه ي كارهايشان با گماني نيك به تو، بر تو توكل كنند، و تا آن كه با اعتماد و اطمينان به تو، امور خود را به تو واگذارند.

[5] خدايا، كسي جز به وسيله ي توفيق تو به مقام طاعت و بندگيت نمي رسد، و جز به واسطه ي تو به هيچ مرتبه اي از مراتب نيكي نايل نمي شود. خدايا، اي مالك روز جزا، اي داناي بر نهفته هاي در دلهاي جهانيان، زمين را از پليدي اهل شرك پاك گردان، و دروغگوياني را كه بر پيامبرت افترا مي بندند، رسوا كن.

خدايا كمر ستمگران را بشكن و دروغگويان را اصلاح كن، و تهمت زنندگاني را كه به هنگام تلاوت آيات قرآني، گويند: اين سخنان افسانه هاي پيشينان است! مورد خشم خود قرار ده، و وعده ات را براي من مسلم گردان، زيرا كه وعده ي تو تخلف ناپذير است. و در فرج هر درخواست كننده تعجيل فرما كه تو در كمين گاهي، (خدايا) از هر امر مشتبه كه به سراغ من آيد، و از هر دلي كه از معرفت تو محروم است، و از آن جاني كه به هنگام سختي ناسپاسي كند، به تو پناه مي برم. و از آن كه عدالت را به زبان توصيف كند اما در عمل به عكس آن رفتار كند، و از آن كه طالب حق است اما از صفات حق روگردان است و از آن كسي كه گنهكار است و به وسيله ي گناه، وارونه گشته، و از چهره اي كه به هنگام ريزش نعمتها بر او، گرفته است، از تمام اينها و نظاير، مشابه و امثال آنها به تو پناه مي برم كه تو دانا و حكيمي.».