بازگشت

دعاي امام در تعقيب نماز صبح


امام هادي عليه السلام، پس از نماز تعقيب مي خواند و نمي خوابيد، و اين



[ صفحه 72]



دعاي شريف را مي خواند:

«يا كبير كل كبير، يا من لا شريك له و لا وزير، يا خالق الشمس والقمر المنير، يا عصمة الخائف المستجير، يا مطلق المكبل الأسير، يا رازق الطفل الصغير، يا جابر العظم الكسير، يا راحم الشيخ الكبير، يا نورالنور، يا مدبر الأمور، يا باعث من في القبور، يا شافي الصدور، يا جاعل الظل و الحرور، يا عالما بذات الصدور، يا منزل الكتاب والنور، والفرقان العظيم والزبور، يا من تسبح له الملائكة بالابكار والسحور.

يا دائم الثبات، يا مخرج النبات بالغدو والاصال، يا محيي الأموات، يا منشي ء العظام الدارسات، يا سامع الصوت، يا سابق الفوت، يا كاسي العظام البالية بعد الموت، يا من لا يشغله شغل عن شغل، يا من لا يتغير من حال الي حال، يا من لا يحتاج الي تجشم حركة و لا انتقال، يا من لا يمنعه شأن عن شأن، يا من يرد بالصدقة والدعاء عن اعنان السماء ما حتم و أبرم من سوء القضاء، يا من يمسك الرمق من المرض العميق بما قل من الغذاء.» [1] .



[ صفحه 73]



«يا من يزيل بأدني الدواء ما غلظ من الداء، يا من اذا وعد وفي، و اذا توعد عفا، يا من يملك حوائج السائلين، يا من يعلم ما في ضمير الصامتين، يا عظيم الخطر، يا كريم الظفر، يا من له وجه لايبلي، يا من في البر والبحر سلطانه، يا من في جهنم سخطه، يا من في الجنة رحمته، يا من مواعيده صادقة، يا من أياديه فاضلة، يا من رحمته واسعة، يا غياث المستغيثين، يا مجيب دعوة المضطرين، يا من هو بالمنظر الأعلي، و خلقه بالمنظر الأدني، يا رب الأرواح الفانية، يا رب الأجساد البالية، يا أبصر الناظرين، يا أسمع السامعين، يا أسرع الحاسبين، يا أحكم الحاكمين، يا أرحم الراحمين، يا وهاب العطايا، يا مطلق الأساري، يا رب العزة، يا أهل التقوي و أهل المغفرة، يا من لا يدرك امده، يا من لايحصي عدده، يا من لا ينقطع مدده، أشهد والشهادة لي رفعة وعدة، و هي مني سمع و طاعة، و بها أرجو النجاة يوم الحسرة والندامة، انك أنت الله لا اله أنت وحدك لا شريك لك، و ان محمدا عبدك و رسولك صلواتك عليه و آله، و انه قد بلغ عنك و أدي ما كان واجبا عليه لك، و انك تخلق دائما و ترزق، و تعطي و تمنع، و ترفع و تضع، و تغني و تفقر و تخذل و تنصر، و تعفو و ترحم، و تصفح و تتجاوز عما تعلم، و لا تظلم، و انك تقبض و تبسط، و تمحو و تثبت، و تبدأ و تعيد، و تحيي و تميت، و أنت حي لا تموت، فصل علي محمد و آل محمد، و اهدني من عندك، و أفض علي من فضلك، وانشر علي من رحمتك، و انزل علي من بركاتك، فطالما عودتني بالحسن الجميل، و أعطيتني الكثير الجزيل، و سترت علي القبيح.» [2] .



[ صفحه 74]



«اللهم: فصل علي محمد و آل محمد و عجل فرجي، و أقلني عثرتي، و ارحم غربتي، و ارددني الي أفضل عادتك عندي، واستقبل بي صحة من سقمي، و سعة من عدتي، و سلامة في بدني، و بصيرة في ديني، و أعني علي استغفارك و استقالتك قبل أن يفني الاجل، و ينقطع الامل، و أعني علي الموت و كربته، و علي القبر و وحشته، و علي الصراط و زلته، و علي يوم القيامة، و



[ صفحه 75]



روعته، و أسالك نجاة العمل قبل انقطاع الاجل، و قوة في سمعي و بصري و استعمالا لصالح ما علمتني و فهمتني انك أنت الرب الجليل، و أنا العبد الذليل و شتان ما بيننا، يا حنان، يا منان، يا ذاالجلال والاكرام، صلي علي محمد و آل محمد الطيبين الطاهرين...» [3] .

براستي كه در دعاهاي ائمه ي اهل بيت عليهم السلام صفحات درخشاني از عرفان و توحيد وجود دارد، يعني فرازهايي از آن، دعاها، به ايمان و صيانت نفس از انحراف و افتادن در پرتگاههاي نابودي و سقوط، دعوت مي كند.

اما اين دعا، دليل روشني بر كمال معرفت امام عليه السلام، نسبت به خدا و اخلاص در طاعت اوست، امام عليه السلام در اين دعا، خدا را تمجيد كرده و حق ثناگويي او را ادا كرده و تمام امور را به اراده و قدرت او مربوط دانسته است و اين است كمال يقين به خدا.


پاورقي

[1] اي خدايي كه بزرگي تو فرق هر بزرگي است، اي آن كه شريك و وزير نداري، اي آفريننده ي خورشيد و ماه تابان، اي پناه شخص بيمناكي كه به تو پناه آورده، اي آزاد كننده ي زنداني اسير، اي روزي دهنده ي كودك خردسال، اي التيام بخش استخوان شكسته، اي كه بر پير سالخورده شفقت داري، اي نور نور، اي تدبير كننده ي امور، اي برانگيزنده ي اهل قبور، اي شفابخش سينه ها، اي به وجود آورنده ي سايه و حرارت آفتاب، اي داناي به اسرار نهفته در سينه ها، اي نازل كننده ي قرآن، نور، فرقان بزرگ و زبور، اي آن كه هر بامدادان و سحرگاهان فرشتگان براي او تسبيح گويند . اي خدايي كه همواره پايداري، اي روياننده ي گياه در هر بامدادان و شامگاهان، اي زنده كننده ي مردگان، آفريننده ي استخوانهاي نابود شده، اي شنونده ي صدا، اي پيشي گيرنده ي بر فوت، اي پوشاننده ي استخوانهاي پوسيده پس از مرگ، اي آن كه هيچ كار او را از كار ديگر بازندارد، اي آن كه از حالي به حال ديگر دگرگون نگردد، اي آن كه نيازي به قبول زحمت حركت و انتقال از جايي بجايي را ندارد، اي كسي كه هيچ امر مهمي او را مانع از مهم ديگر نشود، اي آن كه به وسيله ي صدقه و دعا، از قضاي حتمي و قطعي كه از اطراف آسمان مقرر شده است جلوگيري مي كند، اي خدايي كه هيچ جا و مكاني او را احاطه نكرده است، اي آن كه در هر چه بخواهد شفاي دردها را قرار مي دهد، اي كسي كه كمترين توان بيمار را از بيماري جانكاه به وسيله ي اندك غذايي حفظ مي كند.

[2] اي خدايي كه با كم ارزشترين دارو بزرگترين درد را برطرف مي سازي، اي آن كه اگر وعده دهد، وفا كند، و اگر تهديد كند درگذرد، اي آن كه نيازمنديهاي درخواست كنندگان به دست اوست، اي كسي كه از باطن خاموشان باخبر است، اي بلند منزلت، اي بزرگ پيروز، اي آن كه ذات مقدسش كهنه نشود، اي آن كه سلطنتش فناناپذير است، اي كسي كه نورش خاموش نشدني است، اي آن كه عرشش بالاتر از همه چيز است، اي كسي كه سلطنتش در خشكي و دريا گسترده است، اي آن كه خشمش در جهنم و رحمتش در بهشت نمايان است، اي خدايي كه وعده هايش راست، و نعمتهايش سرشار است، اي آن كه رحمتش به همه جا گسترده است، اي ياور ياري خواهان، اي پذيرنده ي درخواست درماندگان، اي آن كه در بلندترين ديدگاهي، و آفريدگانت در پست ترين ديدگاه، اي پرونده ي ارواح فاني گشته و اجساد فرسوده، اي بيناترين ناظران، اي شنواترين شنوندگان، اي زودرسترين حسابرسان، اي حاكمترين حاكمان، اي بخشنده ترين بخشندگان، اي بخشاينده ي نعمتها، اي رها كننده ي اسيران، اي پروردگار بزرگي، اي اهل تقوا و بخشش، اي كسي كه كرانه ي ميدان قدرتش درك نشود و اوصافش بي شمار، كمكش ناگسستني است، گواهي مي دهم و اين گواهي براي من درجه و نيرو است و شنودن و فرمان بردن است، و بدان وسيله در روز حسرت و پشيماني اميد نجات دارم، براستي تو خداي يكتائي، جز تو خدايي نيست و بي شريكي، و محمد بنده و فرستاده توست - درود تو بر او و خاندانش باد - و براستي كه او پيام تو را رساند و آن چه از جانب تو بر عهده داشت، ادا كرد، و تو اي خدا همواره مي آفريني و روزي مي دهي، و مي بخشي و باز مي داري، بلند و پست مي كني، غني و فقير مي گرداني و تنها مي گذاري و ياري مي كني، و مي بخشي و محبت مي كني، و از آن چه آگاهي مي گذري و عفو مي كني، و ستم روا نمي داري. و روزي را كم و زياد مي كني، محو و اثبات مي نمايي، و آغاز مي كني و باز مي گرداني، زنده مي كني، و مي ميراني، و تو خود زنده ي فناناپذيري، پس بر محمد و خاندانش درود فرست، و از جانب خود مرا رهنمود باش و مرا مشمول لطفت قرار ده، و رحمتت را بر من بگستر، و بركاتت را بر من فروريزان، عمري است كه از احسانت برخوردارم، و به من نعمتهاي فراوان داده اي، و زشتيهايم را پوشانده اي.

[3] خدايا: بر محمد و آل محمد درود فرست، و در حل مشكلم تعجيل فرما، و لغزشم را ببخش، و بر تنهاييم رحم كن، و بر بهترين عادتي كه مي پسندي مرا مشغول ساز، و تندرستي را پيشواز بيماريم بياور، و نسبت به ذخيره توانم، وسعت، و سراپاي بدنم را سلامتي، و درباره ي دينم بصيرتي مرحمت فرما، و مرا پيش از آن كه فرصت از دست برود، و اميدم قطع شود، بر طلب مغفرت و بخششت ياري كن، و بر مردن و رنج آن و بر قبر و وحشت آن و بر ميزان و سبكي آن، و بر صراط و لغزش آن، و بر روز قيامت و ترس آن مرا نصرت كن، پيش از رسيدن اجل، عملي را كه باعث نجات است و (همچنين) قدرتي در شنوايي و بيناييم، و به كار بستن شايسته ترين چيزي را كه به من آموخته اي، از تو مسألت دارم همانا تو پروردگار جليلي و من بنده ي ذليل و فاصله بين ما زياد است، اي بخشاينده، اي پر احسان، اي صاحب شكوه و جلال، بر محمد و آل پاكش درود فرست... (مصباح - بحارالانوار).