بازگشت

مناجات امام


امام ابوالحسن هادي عليه السلام در تاريكيهاي آخر شب با دلي شكسته و نفسي آرام و مطمئن با خداي تعالي راز و نياز مي كرد، كه از جمله مناجاتهاي امام، موارد ذيل است:

«الهي مسي ء قد ورد، و فقير قد قصد، لا تخيب مسعاه، و ارحمه واغفر له خطاه.» [1] .

«خدايا گنهكاري در خانه ي تو آمده و گدايي آهنگ تو را نموده است، اميدش را نااميد مكن و او را بيامرز، و از خطايش درگذر.»

2- از جمله مناجات امام است، كه عرض مي كرد:



[ صفحه 190]



«الهي صلي علي محمد و آل محمد، وارحمني اذا انقطع من الدنيا أثري و محي من المخلوقين ذكري، و صرت في المنسيين كمن نسي، الهي كبر سني، ورق جلدي و دق عظمي، و نال الدهر مني، واتقرب أجلي، و نفذت أيامي، و ذهبت شهواتي و بقيت تبعاتي، الهي ارحمني اذا تغيرت صورتي.» [2] .

«خدايا بر محمد و آل محمد، درود فرست، و آن هنگامي كه در دنيا اثري از من نماند، و مردم مرا فراموش كنند و جزو فراموش شدگان باشم، به من رحم كن، خدايا سالخورده شده ام، و پوست بدنم نازك و استخوانم نرم شده است و روزگار توانم را گرفته و مرگم نزديك و عمرم به پايان رسيده، و شهواتم از ميان رفته و پيامدهاي بد آنها مانده است، خدايا آنگاه كه چهره ام دگرگون شود، بر من رحم كن!»

3- امام عليه السلام با اين عبارات راز و نياز مي كرد:

«الهي تاهت أوهام المتوهمين، و قصر طرف الطارفين، و تلاشت أوصاف الواصفين، و اضمحلت اقاويل المبطلين عن الدرك لعجيب شأنك، أو الوقوع بالبلوغ الي علوك فأنت في المكان الذي لايتناهي، و لم تقع عليك عيون باشارة، و لا عبارة، هيهات ثم هيهات يا أولي، يا وحداني، يا فرداني، شمخت في العلو بعز، وارتفعت من وراء كل غدرة و نهاية بجبروت الفخر.» [3] .

«خدايا انديشه ي انديشمندان سرگردان، و نگرش نگرندگان قاصر و اوصاف توصيف كنندگان به هم ريخته و گفته هاي بيهوده گويان از درك مقام شگرفت و يا از رسيدن به جاه و جلالت درمانده است، خدايا تو در جايگاهي نامتناهي قرار داري كه چشمها را امكان اشاره و بيان تو نيست، هيهات و نيز هيهات، اي سرآغاز، اي تنها، اي يكتا، تو در بلنداي عزت قرار داري و با جبروت فخر و بالندگيت فوق هر باقيمانده و با پايان و بالاتر از آني.»



[ صفحه 191]




پاورقي

[1] درالنظيم.

[2] ادعية البحار.

[3] توحيد.