بازگشت

ريان بن صلت


شيخ او را از اصحاب امام رضا عليه السلام و از اصحاب امام هادي عليه السلام شمرده و افزوده كه او ثقه است [1] و كشي به سند خود از معمر بن خلاد روايت كرده مي گويد: ريان بن صلت گفت: فضل بن سهل او را به يكي از



[ صفحه 275]



نواحي خراسان فرستاد و گفت: دوست دارم كه برايم از ابوالحسن عليه السلام اجازه ي ورود بگيري تا به خدمت آن حضرت شرفياب شوم و سلام داده و خداحافظي كنم و مايلم از جامه هاي خودش يكي را بر من بپوشاند و از آن سكه هايي كه به نام او زده اند، با دست خودش چيزي به من مرحمت كند. مي گويد: به خدمت امام مشرف شدم، بي مقدمه به من فرمود:

معمر! ريان كجاست آيا مايلي پيش ما بيايد و از جامه هاي خود بر او بپوشانيم و از آن درهمها به او بدهيم؟

مي گويد: عرض كردم: سبحان الله!! به خدا سوگند او چيزي جز همين ها را از حضور شما نمي خواست، سپس فرمود:

يا معمر! همانا مؤمن موفق است به او بگو، بيايد.

معمر مي گويد: به او گفتم (وارد شو )، وارد شد و به امام عليه السلام سلام عرض كرد، آن گاه امام جامه اي از جامه هايش را طلبيد و به او مرحمت كرد.

و چون از محضر امام بيرون شد، گفتم: امام چه چيز به تو مرحمت كرد، دستش را كه باز كرد ديديم سي درهم ميان دستش است [2] اين جريان دليل بر ايمان و حسن عقيده ي ريان بن صلت مي باشد.


پاورقي

[1] رجال طوسي.

[2] رجال كشي.