بازگشت

عرضه كردن عقيده ي خود بر امام هادي


سيد بزرگوار حضرت عبدالعظيم به محضر شريف امام هادي عليه السلام شرفياب شد و اصول عقيده ي خود و آن چه را كه به عنوان دين معتقد بود به امام عليه السلام عرضه كرد و گفت:

«يا بن رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - من مي خواهم دينم را به محضر شما عرضه كنم، اگر مورد رضايت شما بود بر آن استوار باشم؟»

امام عليه السلام با لبخند از پيشنهاد او استقبال كرد و فرمود:

«يا ابوالقاسم بگو!»

عبدالعظيم شروع كرد آن چه را كه معتقد بود به امام عليه السلام عرضه كردن و گفت:

«من معتقدم كه خداي تبارك و تعالي بي نظير است، چيزي همانند او نيست از دو حد: ابطال و تشبيه بيرون است و او جسم، صورت، عرض و جوهر نيست، بلكه او ايجاد كننده ي اجسام و صورتبخش صورتهاو آفريدگار اعراض و جواهر و پروردگار و مالك و جاعل و پديد آورنده ي همه چيز است.

و محمد - صلي الله عليه و آله - بنده، و فرستاده او و خاتم پيامبران است، و هيچ پيامبري پس از وي تا روز قيامت نيست. و شريعت او آخرين شرايع است و پس از آن تا روز قيامت شريعتي نخواهد آمد. و معتقدم كه امام و خليفه و ولي امر بعد از پيامبر، اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام، سپس حسن و بعد حسين و بعد علي بن حسين و پس از او محمد بن علي، و بعد جعفر بن محمد، سپس موسي بن جعفر و بعد از او علي بن موسي و بعد محمد بن علي، سپس تو اي مولاي من.»

امام عليه السلام نگاهي به عبدالعظيم كرد و فرمود:

«و پس از من، پسرم، حسن و حال مردم، پس از وي نسبت به



[ صفحه 281]



جانشين او چگونه خواهد بود؟»

حضرت عبدالعظيم از حجت، بعد از آن حضرت پرسيد و گفت:

«مولاي من! وضع آن حضرت چگونه است؟»

امام هادي عليه السلام فرمود:

«چنان است كه شخص آن امام ديده نمي شود و روا نيست نامش را بر زبان آورند. تا اين كه قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد، چنان كه پر از ظلم و جور گشته است.»

حضرت عبدالعظيم شروع كرد ايمان خود را بدان چه حضرت هادي فرموده بود، اظهار كردن و گفت:

«اقرار دارم و معتقدم كه دوستدار ايشان، دوستدار خدا و دشمن ايشان دشمن خداست و طاعت ايشان طاعت خدا و نافرماني ايشان نافرماني از خداست. و معتقدم كه معراج پيامبر (ص) حق و سؤال در قبر حق است و بهشت و دوزخ، صراط و ميزان حق است، و روز قيامت بدون ترديد خواهد بود و خداوند تمام كساني را كه در دل قبر آرميده اند مبعوث مي گرداند.

و معتقدم كه پس از ولايت - يعني ولايت ائمه اهل بيت عليهم السلام - فرائض واجب عبارتند از: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر...»

امام هادي عليه السلام ضمن آفرين گفتن و تأييد عقيده ي او چنين فرمود:

«پس بر همين روش استوار باش! خداوند تو را در دنيا بر اين عقيده استوار و در آخرت ثابت قدم و پا برجا بدارد!» [1] .


پاورقي

[1] امالي صدوق، و همچنين به صورت مختصر در وسايل الشيعه: 1 / 31 آمده است.