بازگشت

پناهندگي امام به حائر حسيني


بيماري بر امام هادي عليه السلام عارض شد، و امام بهترين دارو را براي



[ صفحه 355]



خود پناهندگي به مرقد مطهر آقاي جوانان اهل بهشت و يكي از نوادگان پيامبر رحمت، امام حسين عليه السلام مي دانست زيرا هيچ كس به ضريح مقدس او پناهنده نشده مگر آن كه خداوند گرفتاريها و مشكلات او را برطرف ساخته است. ابوهاشم جعفري موضوع پناهنده شد امام عليه السلام را نقل كرده و به گونه اي نقل شده است كه ما نقل مي كنيم:

1 - ابوهاشم جعفري نقل مي كند و مي گويد: من با محمد بن حمزه به خدمت امام ابوالحسن عليه السلام رسيديم تا از آن حضرت كه مريض بود عيادت كنيم، فرمود:

گروهي را به هزينه ي من به حائر حسيني بفرستيد.

وقتي كه از محضر امام بيرون شديم، محمد بن حمزه رو به من كرد و گفت: «امام هادي با اين كه خود امام است ما را به حائر حسيني گسيل مي دارد؟»

البته امام هادي عليه السلام به منزله ي جدش امام حسين عليه السلام بوده و مثل آن حضرت، خود امام معصوم است زيرا خداوند پليدي را از او برطرف ساخته و پاك و پاكيزه قرار داده است. ابوهاشم با اطمينان به سخن محمد بن حمزه، به خدمت امام عليه السلام رسيد و جريان را به آن حضرت عرض كرد، امام فرمود:

«چنين نيست، خداوند جاهايي دارد كه آن جاها بايد پرستش شود، و حائر حسين عليه السلام يكي از آن جاهاست» [1] .

2 - ابوهاشم روايت كرده مي گويد: به خدمت امام ابوالحسن علي بن محمد عليه السلام رسيدم در حالي كه او تبدار و مريض بود، رو به من كرد و فرمود:

«ابوهاشم! مردي از دوستان ما را به حائر حسيني بفرست تا به درگاه



[ صفحه 356]



خدا براي من دعا كند.»

ابوهاشم (مي گويد:) بيرون شدم، در بين راه با علي بن بلال برخوردم و جريان دستور امام را براي او نقل كردم و از او خواستم كه به كربلا برود و براي امام دعا كند علي بن بلال به من خيره شد و گفت:

«اطاعت مي كنم ولي مي گويم: امام عليه السلام بالاتر از حائر - مقصودش مكان مقدسي بود كه امام حسين عليه السلام در آن جا دفن شده است - زيرا او به منزله ي كسي است كه در حائر مدفون است و دعا كردن او براي خودش بالاتر از دعاي من براي اوست.»

البته علي بن بلال با مقام و منزلت امام عليه السلام آشنا بود، با خود مي انديشيد چگونه براي دعاي به او كنار قبر امام حسين عليه السلام برود در حالي كه امام حسين عليه السلام و نواده اش امام هادي هر دو امام معصومند، و چرا امام هادي براي خودش دعا نمي كند با اين كه او بالاترين خلق خداست، تمام اين نكات از ذهن علي بن بلال مي گذشت و بر زبان مي آورد بدين جهت ابوهاشم به خدمت امام شتافت و سخن او را براي امام عليه السلام بازگو كرد امام در پاسخ ابوهاشم فرمود:

«رسول خدا - صلي الله عليه و آله - از خانه ي خدا و حجرالاسود بالاتر بود، در حالي كه به اطراف خانه طواف مي كرد و حجر را استلام مي فرمود، و همانا خداوند بقعه هايي دارد كه بايد آن جاها دعا شود، تا دعاي درخواست كنندگان را اجابت كند و حائر حسيني يكي از آن جاهاست.» [2] .

منطق امام عليه السلام مشتمل بر دليل بود زيرا رسول خدا - صلي الله عليه و آله - كه سرور كاينات و علت موجودات است افضل از بيت الحرام و بالاتر از حجرالاسود بود با اين حال آن بزرگوار - صلي الله عليه و آله -خانه را طواف مي كرد و استلام حجر مي فرمود، و همچنين امام هادي عليه السلام از حائر



[ صفحه 357]



بالاتر و بمنزله ي كسي است كه در آن جا مدفون است جز اين كه مانع از دعا براي آن حضرت در آن مكان مقدس نمي شود، زيرا كه خداي تعالي جاهاي ارزشمندي دارد كه دوست دارد در آن جاها دعا كنند و حاير امام حسين يكي از آن جاهاست و امام عليه السلام در حديث ديگري اين مطلب را مورد تأكيد قرار داده است و مي فرمايد:

«همانا براي خداي متعال در روي زمين جاهايي است كه آنها را مورد توجه دانسته و دوست دارد كه در آن جاها دعا كنند و او اجابت فرمايد.» [3] .

3 - ابوهاشم روايت كرده، مي گويد: امام ابوالحسن عليه السلام در موقع بيماريش كسي را به دنبال من و محمد بن حمزه فرستاد، محمد بن حمزه پيش از من، به خدمت آن حضرت شرفياب شده بود، به من گفت: امام عليه السلام همواره مي گويد: كسي را به حائر حسيني بفرستيد من به محمد گفتم: چرا تو نگفتي كه من حائر حسيني مي روم؟ من عرض كردم: فدايت شوم، من به حائر مي روم، فرمود:

«در آن باره دقت كنيد!»

سپس اضافه كرد:

«محمد از اسرار زيد بن علي چيزي ندارد - يعني زيدي مذهب نيست - و من نمي خواهم اين را بشنود».

ابوهاشم مي گويد: من اين مطلب را به علي بن بلال گفتم، او گفت: امام هادي عليه السلام، حائر را چه مي كند، در صورتي كه او خود حائر است؟ سپس به عسكر - يعني سامراء - رفتم و به خدمت امام رسيدم، رو به من كرد و فرمود: بنشين! موقعي كه خواستم بلند شوم، چون ديدم با من انس گرفته است سخن



[ صفحه 358]



علي بن بلال به خاطر آمد، و به آن حضرت عرض كردم، امام در پاسخ فرمود:

«مگر به او نگفتي كه رسول خدا - صلي الله عليه و آله - اطراف خانه ي كعبه طواف مي كرد و حجرالاسود را مي بوسيد، در صورتي كه پيامبر - صلي الله عليه و آله - و حرمت مؤمن بالاتر از حرمت خانه كعبه است، و خداوند پيامبرش را مأمور كرد تا در عرفه توقف كند، و به راستي كه آن جا محلي است كه خداوند دوست دارد در آن جا ياد شود.

و من مايلم كه آن جا كه خدا دوست دارد، خوانده شود، براي من دعا كنند و حاير حسيني از همان جاهاست.» [4] .

به راستي امام حسين عليه السلام عزيز و محبوب خداست، جان و خونش را فداي دين خدا كرد و فرزندان و اهل بيت و ياران نزديكش را صميمانه فقط به خاطر خدا تقديم كرد، و مصائب و حوادثي بر او گذشت كه بر هيچ مصلحي از مصلحان اجتماعي روي زمين نگذشته است.

خداوند به آن بزرگوار از كرامات در دنيا و آخرت به قدري مرحمت كرده است كه به هيچ كسي از اولياي خود به جز جد و پدرش [5] نداده است؛ در دنيا به قدري عزت و كرامت داده، كه هيچ انساني به آن مرحله نرسيده است، مرقد شريف او را پناهگاه هر گرفتار و مصيبت ديده و ملجأ هر اندوه رسيده اي قرار داده و زير گنبدش را ويژه ي استجابت دعا ساخته است و اما در آخرت آن بزرگوار شفيع مطاع است آن قدر كرامت به او مرحمت مي كند هيچ چشمي نظير آن را نديده و هيچ گوشي آن را نشنيده باشد.



[ صفحه 359]




پاورقي

[1] كامل الزيارات: ص 273 و مزار بحارالانوار: ص 141.

[2] كامل الزيارات: ص 274 و مزار بحارالانوار: ص 141.

[3] وسائل الشيعه: 3 / 570.

[4] كامل الزيارات، فروع كافي، 4 / 567 و در حاشيه ي آن شرح و توضيحي بر سخن امام آورده است.

[5] جا داشت كه مادرش، حضرت زهراي مرضيه عليهاسلام را نيز مي افزود - م.