بازگشت

كاخ برج


يكي از بهترين كاخهاي متوكل كاخ برج بود كه براي بناي آن يك ميليون و هفتصد هزار دينار هزينه كرد [1] .

شابشي در توصيف آن مي گويد: «كاخ برج از بهترين بناهاي متوكل بود، در اين كاخ مجسمه هاي بزرگي از طلا و نقره قرار دارد و در آن جا تالار بزرگي بود كه ديوارهاي خارجي و داخلي آن از صفحات طلا و نقره بود و در آن درختي از طلا نهاده بود كه انواع پرندگان روي شاخه هاي آن آواز مي خواندند و چهچهه مي زدند، اين درخت جواهرنشان را از باب تشبيه به درخت معروف بهشتي، طوبي نام نهاده بود و برايش تحت بزرگي از طلا ساخته بودند كه آن را دو درنده ي بزرگ حمل مي كرد و بر تخت و پايه هاي آن تصوير پرندگان و كركسها ترسيم شده بود و چيزهاي ديگري كه از تخت سليمان بن داوود عليه السلام نقل مي كنند. و حياط كاخ را از داخل و خارج با كاشي و سنگهاي زر اندود فرش كرده بودند» [2] .



[ صفحه 439]



شاعر ناشناسي آن را چنين سروده است:



طائر في الهواء فالبر يسري

دون أعلاه و الحمام يطير



فاذا الغيم سار أسبل منه

جللا دون جدره و ستور



و اذا غارت الكواكب صبحا

فهو الكوكب الذي لا يغور [3] .



«پرنده اي كه در هوا پرواز مي كند، و كبوتري كه مي پرد، همگي در بياباني مي پرند كه پايين تر از كاخ است

و آن هنگام كه ابرها حركت مي كند و پرده از روي خود برمي دارد، معلوم مي شود كه پايين تر از ديوارها و پرده هاي كاخ است،

وقتي كه ستاره ها در صبحگاه ناپديد مي شوند، كاخ برج، تنها ستاره اي است كه ناپديد نمي شود.»

معناي اين شعر، آن است كه كاخ برج همچون توده هاي ابر است در بلندي و ارتفاع كه از ستاره ها در روشنايي و تابش خود، بالاتر است و ستارگان موقع سپيده ي صبح ناپديد مي شوند اما آن كاخ ناپديد نمي شود.


پاورقي

[1] تاريخ يعقوبي: 3 / 222 - الديارات: ص 103.

[2] الديارات: ص 103.

[3] نهاية الارب: 1 / 406.