بازگشت

بيزاري امام از وي


امام عليه السلام بيزاري خود را از ابن حسكه اعلام فرمود و دستور مخالفت و كشتن وي و پيروانش را صادر كرد. در پاسخ نامه ي فوق چنين آمده است، امام عليه السلام فرمود:

«ابن حسكه - خدا لعنتش كند - دروغ گفته است، همين قدر بدان كه من او را از زمره ي دوستان خود نمي دانم. چه شده است او را! به خدا سوگند كه خداوند محمد و پيامبران پيش از او را مبعوث نكرده است مگر به دين پاك و نماز، زكات، روزه، حج و ولايت و حضرت محمد - صلي الله عليه و آله - دعوت نكرد جز به خداي يكتايي كه بي شريك است و همچنين ما جانشينان از اولاد وي بندگان خداييم، چيزي را شريك او نمي دانيم، اگر از او اطاعت بكنيم ما را بيامرزد و اگر نافرماني كنيم، ما را عذاب نمايد، (در هر صورت) ما هيچ حجتي بر خدا نداريم، بلكه او بر ما و بر همه ي مخلوقات حجت دارد، من از كسي كه چنان سخناني را بگويد، بيزارم و در پيشگاه خدا اين سخن را بيهوده و باطل مي شمارم و شما از ايشان دوري كنيد، خداوند آنها را از رحمت خود دور گرداند و به راه راست پناه آوريد، و اگر كسي از آنها را يافتيد سرشان را با سنگ بشكنيد...» [1] .



[ صفحه 469]



اين نامه از ناراحتي و تأثر امام از دست اين ملحد پرده برمي دارد، كسي كه از ياد خدا دوري كرده و آيات او را به مسخره گرفته است، امام عليه السلام خون او و پيروانش را مباح دانسته است.


پاورقي

[1] رجال كشي.