بازگشت

واقفيه


«واقفيه» از ديگر فرقه هاي دوران امامت امام هادي عليه السلام بودند كه امامت علي بن موسي الرضا عليه السلام را نپذيرفته و پس از شهادت پدر گرامي ايشان، امام موسي بن جعفر عليه السلام، متوقف در ولايت پذيري ائمه شده و در امامت و رهبري جامعه دچار ايستايي شدند. آنان با انكار امامان پس از امام كاظم عليه السلام و موضع گيري در مقابل امامان، حتي مردم را از پيروي ايشان منع كردند. امام هادي عليه السلام نيز براي اثبات جايگاه امامت و پيشوايي خود با آنان دست به رويارويي فرهنگي زد و آنان را نيز به سان غلات و صوفيان، مشمول لعن و نفرين خود كرد تا آنان را به مردم بشناساند. در اين باره «ابراهيم بن عقبة» در نامه اي به امام هادي عليه السلام مي نويسد: «فدايت شوم! من مي دانم كه ممطوره (واقفيه) از حق و حقيقت دوري مي كنند، آيا اجازه دارم در قنوت نمازهايم آنان را نفرين كنم؟» امام با صراحت تمام پاسخ مثبت داد [1] و اين گونه بر انديشه هاي گمراه كننده آنان خط بطلان كشيدند. سركردگي اين گروه را «علي بن ابي حمزه بطائني» بر عهده داشت كه از زمان امامت علي بن موسي الرضا عليه السلام از پرداخت ماليات هاي اسلامي به امام خودداري كرده و به نشانه مخالفت و رد صلاحيت ايشان، به رفتارهايي از اين قبيل دست مي زد. آنها رويّه خود را هم چنان تا عصر امام هادي عليه السلام ادامه دادند. روزي امام يكي از آنان، به نام «ابوالحسن بصري» را ديد و چون او را قابل هدايت و بيداري يافت، به او رو كرد و فقط در يك جمله به او فرمود: «آيا زمان آن نرسيده كه به خود آيي؟» سخن روح فزاي ايشان در وي اثري ژرف بر جاي نهاد و سبب تغيير رويه و بيداري او گرديد. [2] .


پاورقي

[1] رجال كشي، ص 460.

[2] سيد ابوالقاسم خويي، معجم رجال الحديث في طبقات الرواة، منشورات آية الله الخويي، بيروت، چاپ سوم، 1403 ق، ج 1، ص 259.