بازگشت

روش تمرين، تكرار و عادت دادن عملي


از شيوه هاي ديگر تربيتي امام هادي(ع) اين بود كه آن حضرت سعي مي كرد افراد را به رفتار پسنديده، ايجاد نظم و انضباط در زندگي تسلط بر نفس عادت دهد و با اجراي برنامه هاي مستمر همراه با تمرين و تكرار، رفتار هاي شايسته را به صورت ملكه در راه و رسم زندگي فردي و اجتماعي افراد به منصه ظهور درآورد. به تعبير ديگر، امام هادي(ع)، با تكرار كارهاي شايسته همچون: نماز، روزه، صدقه، امر به معروف و نهي از منكر و...، قصد داشت چنين كردارهايي را جزء لاينفك زندگي افراد جامعه، قرار دهد؛ چنان كه در مورد اين شيوه تربيت آن حضرت چنين مي خوانيم:

«عن علي بن ابراهيم عن يحيي بن عبدالرحمن بن خاقان قال رايتَ اباالحسن الثالث(ع) سَجَدَ سَجدة الشُكر، فاَفتَرَش ذِراعيه فالصَقَ جُؤجُؤه و بَطُنه بالارض فَسألَتُه عَنَ ذلك فقال(ع) كَذا نُحِبُّ...؛ [1] يحيي بن عبدالرحمن مي گويد: امام هادي(ع) را ديدم كه سجده شكر انجام مي داد و دو ساعد دست خود را پهن كرده و سينه و شكم خود را به زمين چسبانده بود. در اين باره از او سؤال كردم، فرمود: اين گونه دوست داريم».

امام هادي(ع)، براي تربيت صحيح، افراد را به تكرار و مداومت بر اعمال خوب تشويق مي كردند؛ چنان كه در روايتي چنين آمده است كه:

«عن محمد بن ريان قال: كتَبتُ الي اباالحسن الثالث(ع)، اسألُه اِنْ يعلِمَني دعاءً لِلشدائِدِ والنوازلُ و المهمّات و قضاء حوائج الدُنيا و الاخرة و اَن يخُصَّني كما خَصَّ آباءَهُ مواليهم. فَكَتَب اِلي الزم الاستغفارَ...؛ [2] محمد بن ريان مي گويد: به امام هادي(ع) نامه نوشتم و از او خواستم كه براي سختي ها و حوادث و حوايج مهم و برآوردن حاجات دنيا و آخرت، دعايي به من بياموزد؛ همان گونه كه پدران بزرگوار او به شيعيان خود مي آموختند. امام در پاسخ نوشت: ملازم استغفار باش و بر آن مداومت كن».

يا در مورد تربيت عملي آن حضرت چنين آمده است كه:«كافور خادم مي گويد: امام هادي(ع) به من فرمود: فلان سطل را در فلان جا قرار بده تا با آن براي نماز وضو بگيرم و مرا از پي كاري فرستاد و فرمود: چون برگشتي اين كار را انجام بده تا چون براي نماز برخاستم، آماده باشد، ولي من فراموش كردم. شب سردي بود، امام با ناراحتي مرا صدا زد، با خود گفتم: انالله، چگونه بگويم فراموش كردم.... با ترس خدمت حضرت رسيدم، فرمودند: تو مگر عادت مرا نمي داني كه من جز با آب سرد وضو نمي گيرم؟ اما تو آب را برايم گرم كرده اي و در سطل ريخته اي. عرض كردم: سرورم! سوگند به خدا، نه سطل را آنجا گذاشتم و نه آب را. حضرت فرمودند: الحمدلله. سوگند به خدا، ما نه آسان گرفتني را ترك كرده ايم و نه هديه اي را پس داده ايم. سپاس خدا را كه ما را از بندگان مطيع خود قرار داد و براي كمك به بندگانش، توفيق عطا كرد...». [3] .


پاورقي

[1] الاستبصار، ج1،ص347.

[2] بحارالانوار، ج93، ص283.

[3] همان، ج50، ص126، ح4.