بازگشت

روش موعظه و نصيحت


چون كه انسان فراموشكار است و گاهي از نتيجه و حاصل كار ها غافل مي شود، بايد با موعظه و نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر، او را متذكر وظايف خود كرد و و به او هشدار داد كه نتيجه عمل او چه خواهد شد و اين يكي از شيوه هاي تربيتي امام هادي(ع) براي تربيت افراد بود. آن حضرت هميشه افراد جامعه را با بيان نوراني و الهي خويش موعظه و نصيحت مي فرمود و آنان را متحوّل و متذكّر مي ساخت؛ چنان كه در روايت آمده است:

«بريحه عباسي، پيشنماز دستگاه خلافت در مكه و مدينه، در حضور متوكل عباسي، از شخصيت امام هادي(ع) و خطر او در ميان شيعيان به شدت انتقاد كرد و از خليفه خواست كه او را از مدينه تبعيد سازند و همين گونه هم شد. هنگامي كه امام هادي(ع) را از مدينه به سمت سامرا مي بردند، بريحه با امام همراه بود و به حضرت چنين گفت: تو خود مي داني كه عامل تبعيد تو (به سامرا) من بودم. با سوگند هاي محكم و استوار قسم مي خورم كه اگر شكايت مرا نزد اميرالمؤمنين يا يكي از درباريان و فرزندان او ببري، تمامي درختانت را (در مدينه) آتش مي زنم و بردگان و خدمتكارانت را مي كشم و چشمه هاي مزرعه هاي تو را كور خواهم كرد و بدان كه اين كار ها را مي كنم. امام هادي(ع) متوجه او شد و در مقام موعظه و نصيحت به او چنين فرمود: نزديك ترين راه براي شكايت از تو اين بود كه ديشب شكايت تو را نزد خدا بردم و من شكايت تو را كه بر خدا عرضه كردم، نزد بندگانش نخواهم برد. بريحه چون اين سخنان حكيمانة و موعظه آميز امام را شنيد، به دامان حضرت افتاد و با تضرع و انابه تقاضاي بخشودن كرد. امام نيز در جواب فرمود تو را بخشيدم». [1] .


پاورقي

[1] ر.ك: اثبات الوصية، مسعودي، ص 196 و 197 و454.