بازگشت

شكل گيري جنبشهاي مخالف با حكومت


برخوردهاي اعتقادي، مناقشه هاي علمي، تبعيضهاي قومي، فشارهاي اقتصادي و سياسي و هرج و مرج گرايي دولتمردان عباسي، قلمرو آنان را به صحنه درگيريهاي مختلف گروه ها و احزاب مبدل ساخت. هر يك از آنان به انگيزه اي دست به قيامهاي مسلحانه زده و براي دست يابي به اهداف خود، به رويارويي با دستگاه خلافت مي پرداختند. اين جنبشها را از حيث انگيزه ي ديني يا غير ديني به دو دسته مي توان تقسيم كرد: آشوبهاي با اهداف توسعه طلبانه و فتنه جويانه و نهضتهايي كه از سوي علويان به وقوع مي پيوست و با انگيزه هاي حق گرايانه انجام مي گرفت.

دوران امام هادي (عليه السلام) به دليل آشفتگي فضاي سياسي، مقارن با آشوبها و فتنه گريهاي قدرت طلبان گرديد. آنان با ديدن اين آشفتگي، براي دست يابي به اهداف سياسي خود دست به حركتهاي مختلف مي زدند كه از جمله آنها مي توان به شورش كوليها [1] ، حركت مازيار [2] ، حركت بابك خرّم دين [3] و شورش ناراضيان در بغداد [4] اشاره نمود.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ابا جعفر محمد بن جرير بن رستم، بيروت، روائع التراث العربي، بي تا، ج9، ص8.

[2] همان، ج2، ص502.

[3] همان.

[4] تاريخ الخلفا، ص 408.