بازگشت

پاسخ به پرسش هاي علمي


يكي ديگر از شيوه هاي امام هادي عليه السلام در رهبري جامعه ي اسلامي پاسخ به پرسش هاي علمي و شرعي بود كه به دو مورد اشاره مي كنيم:

الف) در عصر متوكل، فردي مسيحي با زني مسلمان زنا كرد، آن گاه اسلام آورده و شهادتين بر زبان جاري نمود. او را دستگير كرده و نزد متوكل عباسي آوردند. از ميان دانشمندان حاضر، يحيي بن اكثم مهم ترين دانشمند عصر، در مورد اين عمل چنين حكم نمود: مسلمان شدن او پليدي كفر و عمل غير شرعي او را از بين مي برد و حد شرعي بر او جاري نمي شود. عده اي از فقها گفتند: بايد بر او سه بار حد جاري شود. برخي ديگر از فقها نظراتي ديگر اظهار داشتند. متوكل در مورد اين مسئله متحير شده و ناچار حقيقت حكم را از امام هادي عليه السلام جويا شد. آن حضرت با رؤيت صورت مسئله فرمود: «يضرب حتي يموت؛ آن قدر بايد شلاق زده شود تا بميرد.» يحيي بن اكثم و ساير فقهاي عصر اعتراض كرده و گفتند: يا امير! چنين حكمي در كتاب خدا و سنت پيامبر وجود ندارد، از او مدرك اين فتوا را بخواه. هنگامي كه متوكل از امام علي النقي عليه السلام مدرك خواست، حضرت با اشاره به آياتي از سوره ي غافر براي او چنين نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم، «فلما رأوا بأسنا قالوا آمنا بالله وحده و كفرنا بما كنا به مشركين فلم يك ينفعهم ايمانهم لما رأو بأسنا سنت الله التي قد خلت في عباده و خسر هنالك الكافرون »؛ [1] «هنگامي كه عذاب شديد ما را ديدند گفتند: هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايي كه همتاي او مي شمرديم كافر شديم. اما هنگامي كه عذاب ما را مشاهده كردند ايمانشان براي آن ها سودي نداشت. اين سنت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده و آن جا كافران زيان كار شدند.»

متوكل پاسخ امام هادي عليه السلام را پسنديده و دستور داد آن قدر به آن مرد مسيحي فاسق شلاق بزنند تا بميرد. [2] .

ب) ابوعبدالله زيادي مي گويد: هنگامي كه متوكل مسموم شد، نذر كرد كه اگر خداوند او را عافيت بخشد، مال زيادي صدقه دهد و از قضا سلامت خود را بازيافت و در مورد مقدار نذر خويش از فقهاي عصر استفسار نمود، آنان در مصداق و مقدار «مال كثير» اختلاف نمودند. حسن كه حاجب متوكل بود به وي گفت: يا اميرالمؤمنين! اگر من پاسخ صحيح اين مشكل را براي شما بياورم، مرا در نزد شما چه پاداشي خواهد بود؟ متوكل گفت: اگر جواب صحيح را بياوري ده هزار درهم پاداش مي گيري و گرنه صد تازيانه بر تو خواهم زد. حسن گفت: مي پذيرم. آن گاه نزد امام هادي عليه السلام رفت و از او درباره ي مقدار مال كثير سؤال نمود. امام به او پاسخ داد: «يتصدق بثمانين درهما؛ هشتاد درهم صدقه دهد». متوكل پرسيد: به چه دليل؟ حسن دوباره نزد امام رفته و از او علت حكم را جويا شد. امام هادي عليه السلام فرمود: «چون خداي تعالي به پيامبرش فرمود: لقد نصركم الله في مواطن كثيرة؛ [3] خداوند شما را در جاهاي بسيار ياري كرد (و بر دشمن پيروز شديد.) و شمار مواطني كه خداوند، پيامبرش را ياري داده به هشتاد مي رسد.»

حسن با شنيدن اين جواب به نزد متوكل آمد و او را از پاسخ امام آگاه ساخت، متوكل نيز از اين دليل قرآني خوشحال شده و ده هزار درهم به وي عطا نمود. [4] .


پاورقي

[1] غافر/ 84 و 85.

[2] وسائل الشيعه، ج 28، ص 141.

[3] توبه/ 25.

[4] بحارالانوار، ج 50، ص 162 و 163.