بازگشت

مبارزه با صوفيه


محمد بن ابي خطاب مي گويد: به همراه جمعي از ياران امام هادي عليه السلام در مسجدالنبي در محضر آن حضرت نشسته بوديم، ناگاه جماعتي از صوفيان وارد مسجد شدند و به گرد هم حلقه زده و به ذكر «لا اله الا الله » مشغول گرديدند. امام هادي عليه السلام به ما رو كرده و فرمودند: «لاتلتفتوا الي هؤلاء الخداعين، فانهم خلفاء الشياطين و مخربوا قواعد الدين يتزهدون لراحة الاجسام و يتهجدون لتعبيد الانعام؛ به اين دغل بازان رياكار توجه نكنيد، آن ها هم پيمانان با شيطان ها و ويرانگران بنيادهاي دين هستند، آن ها براي آسايش جسم پارسايي نشان مي دهند و شب زنده داري آن ها براي به چنگ آوردن غذاهاي چرب و شيرين است...» و سپس فرمود: فمن ذهب الي زيارة احد منهم حيا و ميتا فكانما ذهب الي زيارة الشيطان و عبدة الاوثان...؛ كسي كه به ديدار زنده و مرده ي آن ها برود، گويي به ديدار شيطان و بت پرستان رفته است....»

در اين هنگام كه سخن امام هادي عليه السلام به اين جا رسيد، يكي از شيعيان گفت: «گرچه به امامت و حقوق شما معتقد و معترف باشد؟» امام هادي عليه السلام خشمگين به او نگريسته و فرمود: «اين تصورات نادرست را رها كن؛ كسي كه امامت ما را پذيرفته، برخلاف روش و رضايت ما گام برنمي دارد، آيا نمي داني كه آن ها پست ترين گروه صوفيان هستند؟» سپس فرمود: «والصوفية كلهم من مخالفينا، و طريقتهم مغايرة لطريقتنا، و ان هم الا نصاري و مجوس هذه الامة اولئك الذين يجهدون في اطفاء نور الله والله يتم نوره و لو كره الكافرون؛ همه ي صوفيان از مخالفان ما هستند و برنامه و روش آن ها با برنامه و روش ما مغايرت دارد، آن ها مطمئنا نصاري و مجوس اين امت هستند، آن ها كساني هستند كه در خاموش نمودن نور خدا سعي مي كنند، خداوند نور خود را كامل مي كند، گرچه كافران نپسندند.» [1] .


پاورقي

[1] سفينة البحار، ج 2، ص 58 و طبع جديد، ج 5، ص 199 و 200.