بازگشت

تقابل عباسيان با تفكر مهدويت


عباسيان نمي توانستند با تفكر مهدويت از بنياد مخالفت كنند؛ زيرا زمان زيادي برپايه آن مردم را به دور حكومت خويش گرد آورده بودند. همان گونه كه آنان نمي توانستند فضيلت و برتري و حقانيت امام علي (ع) را نفي كنند و يا از امام حسين (ع) و قيام عاشورايي سخني به ميان نياورند؛ زيرا حكومت را به عنوان انتقام از قاتلان آن حضرت و دست يابي هاشميان به حق خود شروع كرده بودند. اكنون همين تفكر خود عاملي مهم در عدم مشروعيت ديني و سياسي آنان شده بود. اگر تفكر مهدويت راست است كه هست مي بايست آنان نظام جور و باطل باشند. بنابراين مي بايست به گونه اي جلوي تحقق نظام ولايي و حتي زاده شدن آن گوهر يگانه دهر را بگيرند. از اين رو همانند فرعون خواستند تا موسايي به دنيا نيايد كه حكومت فرعوني ايشان را نابود سازد.