بازگشت

مبارزه با فرهنگ غلو


افق اين مبارزه را امام هادي (ع) گشود پيرايش و آراستگي اين حوزه را پي گرفت و غاليان و بدعت گذاران را از اين حوزه راند. از اين رو، در پاسخ نامه اي، علي بن حسكه را نفرين فرمود: «... وَ لَعَنَ اللّهُ عَلِيَّ بْنَ حَسْكَةَ الْقُمِيّ» . [1] و در جاي ديگر باز هم فرمود: «كَذِبَ ابْنَ حَسْكَةُ عَلَيْهِ لَعْنَةُاللَّهِ؛

[2] او دروغ مي گويد. نفرين خدا بر او باد!» . نيز فرمود: «از آن چه علي بن حسكه مي گويد، به سوي خدا بيزاري مي جويم... و اگر فردي از پيروان او را يافتيد سرش را بر صخره بكوبيد.» . [3] .

همچنين آن حضرت، حسن بن محمد بن بابا، معروف به ابن باباي قمي را نيز لعنت كرد و در پاسخ نامه اي فرمود: «... عَلَيْهِ لَعْنَةُاللَّهِ؛ او گمان مي كند كه من او را برانگيخته ام و او باب است، شيطان او را اغوا كرده و بر او مسلط شده است» ؛ «اِن قدرتَ اَنْ تنشدخ رأسه بالحجر فافعل...؛ [4] اگر قدرت يافتي كه با سنگ برسرش بكوبي، برسرش بكوب و او را مجروح كن. همانا او مرا اذيت كرده است؛ خداوند در دنيا و آخرت او را آزار دهد» .

از سوي ديگر، آن امام مهربان، نامه اي فرستاد و محمد بن ارومه را كه نزد قميون متهم شده بود و حتي كسي را بر او گمارده بودند تا او را ترور كند، تبرئه كرد. نجاشي در اين باره چنين مي نگارد: «محمد بن أورمه، أبوجعفر القمي، ذكره القميون و غمزوا عليه و رموه بالغلوّ حتي دسّ عليه مَن يفتك به، فوجدوه يصلي مِن أول الليل ألي آخره فتوفقوا عنه» . [5] .

آن گاه مي نويسد: «و قال بعض أصحابنا: أنه رأي توقيعاً من أبي الحسن الثالث، إلي أهل قم في معني محمد بن أورمة و براءته ممّا قذف به» . [6] .

در پاكي و صدق ابن اورمه همين كفايت مي كند كه مي گويد: «روزهاي آخر عمر متوكل براي زيارت امام هادي (ع) به سامرا رفتم و متوكل را ديدم كه امام را به دست سعيد حاجب سپرده بود و مي خواستند امام را به قتل برسانند. من گريان شدم. امام (ع) فرمود: «لاتبك انّه لايتمّ لهم ذلك و انّه لايلبث اكثر من يومين حتي يسفك اللّه دمه و دم صاحبه؛ [7] فرزند اورمه! نگران مباش. آنان نمي توانند مرا به قتل برسانند؛ بلكه خداوند آن دو را تا دو روز ديگر هلاك خواهد نمود» .

اين موقعيت وظيفه «احمد بن محمد بن عيسي» را كه رهبري حوزه حديثي قم را در اين ايام بر عهده داشت، سخت كرده بود و او مي بايست در اين درياي متلاطم و فتنه هايي چون بابيت و ادعاي الوهيت، حوزه حديثي قم را از اين توفان به سلامت برهاند.


پاورقي

[1] رجال كشي، ص 518، ح 996.

[2] همان، ص 519، ح 997؛ وسائل الشيعه، ج18، باب 7، ص 554، (كتاب الحدود، ابواب المحارب).

[3] رجال كشي، ص 519، ح 997.

[4] همان، ص 520، ح 999 - 1000.

[5] رجال نجاشي، ج 2، ص 394، ش 891.

[6] همان.

[7] كشف الغمة، اربلي، ج 3، ص 184.