بازگشت

تنزيه خداوند از تجسم


از گذشته برخي از سنّيان معروف به اهل الحديث، با استناد به ظواهر عباراتي مانند:)يد الله، عين الله، اِن الله علي العرش استوي؛ براي خداوند دست و پا و مكان و زمان قائل بودند و مي گفتند خداوند ديده مي شود و با استناد به برخي روايات، [1] خداوند را از جهاتي شبيه بندگان مي دانستند. ولي امامان شيعه اين باور غلط را مردود مي شمردند و مي فرمودند خداوند به وهم و توصيف نيايد و هيچ گونه شباهتي ميان او و مخلوقات وجود ندارد و نيز مقصود از يدالله قدرت خداوند، و عرش و كرسي نيز كنايه از سيطره خداوند به همه هستي است. [2] .

در روزگار امام هادي، وجود برخي از روايات كه موهم تجسم و شبيه بود، گفتگوهايي در اين باره در ميان شيعيان برانگيخت و در مواردي به ايجاد اختلاف و جبهه گيري فكري انجاميد، به ويژه برخي از سخنان مبهم منسوب به هشام بن حكم و هشام بن سالم درباره صفات خداوند، به اين اختلافات دامن مي زد. برخي از افراد ديگر فرق اسلامي نيز همين سخنان دو پهلو و متشابه هشام بن حكم را دستاويز قرار مي دادند و شيعيان را متهم مي كردند كه آنان قائل به تجسم و يا تشبيه خداوندند. [3] .

افراد گوناگوني از وكلاي امام در اين باره از امام هادي مي پرسيدند كه نشان دهنده وجود بگو مگو هاي جدّي در ميان شيعه دربار صفات خداست؛ از جمله احمد بن اسحاق قمي، ابراهيم بن محمد همداني، محمد بن علي كاشاني، بشر نيشابوري به امام نامه نوشتند و از سخنان منسوب به هشام بن حكم درباره خداوند توضيح خواستند. [4] .

امام هادي به طور گسترده دربار خداوند و صفات او سخن راند و فرمود: خداوند در وهم و خيال نگنجد و از هر گون شباهت و زمان و مكان به دور است. [5] .

امام هادي براي پيشگيري از سوء استفاده مخالفان، سخنان منسوب به هشام را كه از آن بوي تشبيه و تجسم مي آمد، رد كرد و فرمود: جسم، حادث است و خداوند آفريدگار جسم است؛ [6] گو اينكه آن حضرت در جاي ديگر هشام بن حكم را از اعتقاد به تجسم تبرئه كرد.

محمد بن عيسي روايت كرده: به ابي الحسن محمد بن علي نوشتم: فدايت گردم! براي ما روايت شده كه همانا خداوند در جايگاه ويژه بر عرش مستقر است و او در نصف دوم هر شب به آسمان دنيا فرود مي آيد، و نيز روايت شده: خداوند شب عرفه از جايگاه خود فرود آيد و سپس به جاي خود بازگردد. برخي از پيروانت مي گويند: اگر خداوند در جايگاه ويژه اي باشد، هوا به او برخورد مي كند و هوا جسم لطيف است و در هر چيز به اندازه خود تأثير مي كند. پس چگونه خداوند از نفوذ هوا مصون مي ماند؟

امام هادي، محدود بودن خداوند در حوز مكان را نپذيرفت و با نقد اين روايت فرمود: اين را خدا خود مي داند و او است كه نيكو آن را اندازه گيري كند. بدان كه بودن خداوند در آسمان دنيا مانند بودن او در عرش است و علم و قدرت و سيطر و احاط خداوند بر همه چيز يكسان است. [7] .


پاورقي

[1] ر.ك: كنز العمال، ج1، ص234.

[2] نور الثقلين، ج2، ص39.

[3] تراثنا، شماره 19، ص14.

[4] مسندالامام هادي، ص92.

[5] توحيد صدوق، ص66.

[6] تحف العقول، ص357.

[7] كافي، ج1، ص126.