بازگشت

شعر در مدح امام هادي


اي روي تو خورشيد هدايت، هادي

گلواژه ي دختر ولايت، هادي



هستي تو دهم امام و ما را باشد

از لطف تو اميد عنايت، هادي



لطف امام هادي و نور ولايتش

ما را اسير كرد، به دام محبتش



بر لطف بيكرانه ي او بسته ايم دل

امشب كه جلوه گر خورشيد طلعتش



منت خداي را كه به ما كرده مرحمت

توفيق برگزاري جشن ولادتش



تبريك باد بانوي كبرا سمانه را



[ صفحه 44]



كين غنچه، بر دميده ز گلزار عصمتش

ماه تمام و نيمه ي ذي الحجه مطلعش



خير كثير و كوثر قرآن بشارتش

اين است آن امام كه تقدير ايزدي



بعد از جواد داده مقام امامتش

اين است آن امام كه ذرات كائنات



اقرار كرده اند به وجود و كرامتش

اين است آن امام كه در بركه السباع



شيران شوند رام و گذارند حرمتش

اين است آن امام كه از نقش پرده هم



ايجاد شير زنده كند حكم قدرتش

اين است آن امام كه دشمن به چند بار



رخسار عجز سوده به درگاه عزتش

سر تا به پاي عاطفه و مرحمت ولي



دشمن به لرزه آمده از برق هيبتش

آن سومين ابوالحسن از خاندان وحي



[ صفحه 45]



چون سه علي ديگر باشد عبادتش

افزون ز ريگ هاي بيابان عطاي او



بيش از ستاره هاي درخشان، فضيلتش

ماييم و دست و دامن آن حجت خدا



چون نااميد كس نشود از عنايتش

نشسته ايم جمع به ذيل لواي او



افكنده ايم دست به دامان رحمتش [1] .



[ صفحه 46]




پاورقي

[1] جلوه هاي رسالت، ص 190.