بازگشت

شهادت امام علي النقي


شهادت امام هادي (عليه السلام) در سال 254 در سوم ماه رجب اتفاق افتاد؛ ولي در روز شهادت اين امام بزرگوار اختلاف نظر وجود دارد. امام هادي (عليه السلام) در سامرا در همان خانه ي خود دفن است. قاتل آن حضرت متوكل مي باشد. به نظر مي رسد كه متوكل يكي از بدذات ترين و خبيث ترين خلفاي بني عباس بوده و پدرش معتصم، قاتل امام جواد (عليه السلام) و عمويش، مأمون قاتل حضرت رضا (عليه السلام) و جدش، هارون قاتل حضرت امام موسي بن جعفر (عليه السلام) بود.

قوي ترين دليل بر بدذاتي و رذالت متوكل به سبب ظلم هايي بود كه به بارگاه مقدس حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) و



[ صفحه 61]



به زائران آن امام نمود.

در تاريخ نوشته شده است كه در سال 236 متوكل دستور داد كه مرقد مطهر حضرت سيدالشهداء را با منازل و خانه هاي اطراف ايشان خراب كنند و آب بر آن ها ببندند و زمين آنجا را شخم بزنند و مردم را از رفتن به زيارت آن بزرگوار منع كنند.

آن وقت يكي از ياران متوكل در شهرهاي اطراف با صداي بلند اعلام نمود بعد از سه روز هر كس را در زيارتگاه حضرت سيدالشهدا ببينيم او را زنداني خواهيم كرد و او را شكنجه مي كنيم. آن وقت بود كه همه ي مردم از بارگاه سيدالشهداء فرار كردند و زيارت آن حضرت (عليه السلام) را ترك كردند؛ ولي تعداد كمي از شيعيان، زندان و شكنجه ي ياران متوكل را به جان مي خريدند و به زيارت آن حضرت مي رفتند.

بعد از مدتي متوكل دستور داد كه هر كس كه به زيارت حضرت سيدالشهدا برود، دست راستش را قطع كنند. باز هم تعدادي از شيعيان و دوستان راضي مي شدند كه به زيارت بروند و دست خود را از دست بدهند.

از بلطون حاجب روايت شده است: پنجاه غلام از حبشه



[ صفحه 62]



براي موكل آوردند. متوكل دستور داد كه به آنها نيكي كنند بعد از يك سال، حاجب گفت: من در مقابل متوكل ايستاده بودم. حضرت هادي (عليه السلام) وارد شد و در مجلس نشست. متوكل دستور داد آن پنجاه غلام حبشي را آماده كردند، هنگامي كه چشمشان به حضرت هادي (عليه السلام) افتاد همه به سجده افتادند، متوكل فورا از جاي خود حركت كرد و در پشت پرده مخفي شد.

حضرت هادي (عليه السلام) حركت كردند و از آن محل تشريف بردند، متوكل گفت: واي بر تو اي بلطون! اين غلام ها چه كردند؟ گفتم: به خدا قسم من نمي دانم از خود آنها سؤال كنيد، از غلامان سؤال كردند، گفتند: اين همان كسي است كه سالي يك مرتبه پيش ما مي آيد تا علوم و درس ديني را به ما آموزش دهد، ده روز در ميان ما مي ماند و او جانشين حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) است.

آن وقت متوكل دستور داد تمام آنها را سر بريدند، بلطون گفت: وقتي شب شد خدمت حضرت هادي (عليه السلام) رسيدم، فرمود: «امروز متوكل با آنها چه كرد؟» بلطون گفت: همه ي آنها را



[ صفحه 63]



به قتل رسانيد.

حضرت هادي (عليه السلام) فرمود: «دوست داري آنها را ببيني؟» عرض كردم: بلي. فرمود: «پشت پرده برو.» وقتي داخل شدم، ديدم تمامي آنها نشسته اند و مقابل صورتشان ميوه است كه از آنها مي خورند. [1] .


پاورقي

[1] آشنايي با چهارده معصوم.