بازگشت

اقبال سامرا


متوكل، دهمين خليفه ي عباسي كه بنا به پيشگويي مولا علي عليه السلام كافرترين خلفاي عباسي بود، [1] از ترس



[ صفحه 19]



مردم مسلمان، امام هادي عليه السلام را در سال 233 ق. از شهر مدينه اخراج و مجبور به اقامت در شهر سامرا كرد، غافل از اينكه خورشيد خدا هر جا كه باشد خواهد درخشيد و شب پرستان سياه بخت، هيچ وقت نمي توانند به آفتاب، آفتي برسانند.

امام هادي، آن ستاره ي هميشه فروزان خدا، بيش از بيست سال در سامرا زندگي كرد و چه بزرگمرداني كه در سايه سار لطف حضرتش، حديث حيات و روايت نجات آموختند و هر يك همچون ستاره اي در آسمان سامرا به نور افكني پرداختند و جهان را از پرتو فيضشان منور ساختند.

محقق معاصر، آيت الله سيد محمدكاظم قزويني [2] ، ضمن كتابي كه درباره ي حيات امام هادي عليه السلام نوشته اند، 346 شاگرد از شاگردان مكتب امام علي النقي عليه السلام را نام برده و 327 صفحه از كتاب را مخصوص اين فصل ساخته اند.

حضرت ابوالحسن، امام علي النقي، آن جمال جميل رحماني، پس از بيست سال جلوه گري و نور افشاني در سپهر صميميت و صفا، در شهر سامرا به شهادت رسيد و با رحلت مظلومانه ي خويش، دانشمندان و دل آگاهان را غرق در حسرت و اندوه ساخت.

و يزيديان عباسي را سخت در ترس و هراس



[ صفحه 20]



انداخت چنان كه از تشييع جسد مقدس امام عليه السلام جلوگيري كردند و مردم را كه در آرزوي ديدار واپسين، با رهبر معصومشان لحظه شماري مي كردند و انتظار داشتند هر چه باشكوه تر بتوانند در تشييع پيكر پاكي و پارسايي، و در فش دانش و دين شركت كنند، ناكام گذاشتند.

به ناچار، نزديكان امام، پيكر آن حضرت را در خانه ي خويش، كفن و دفن كردند و جهان علم و ايمان را در فراق آن رهبر معصوم و فضيلت مظلوم، براي ابد محروم و مغموم ساختند.

شاعران شيعي كه فرات فريادشان و شريعه ي شعرشان، هميشه از عاشورا سرچشمه مي گيرد، زراندوزان و زورمداران بني عباس را رسواي خاص و عام ساختند:

محمد بن اسماعيل بن صالح صميري قمي، از زمره ي شاعران شيعي بود كه در تكريم اين عاشورا و براي تسليت به امام حسن عسكري عليه السلام قصيده ي غرايي ساخت و جالب اينكه پيش از تولد دادگستر جهان، مهدي موعود - كه جان جهانيان فدايش باد - سرود اميد را سر داد و حديث حبيب و روايت يار را زينت تاريخ ساخت، صميري قمي كه خود از ياران و شاگردان امام هادي عليه السلام بود، پس از شهادت آن حضرت، مهر از دفتر دل برداشت و گوش تاريخ را چنين نواخت: [3] .



[ صفحه 21]



الأرض خوفا زلزلت زلزالها

و اخرجت من جزع أثقالها

عشر نجوم افلت في فلكها

و يطلع الله لنا امثالها

بالحسن الهادي ابي محمد

تدرك اشياع الهدي آمالها

يا حجج الرحمان احدي عشرة

آلت بثاني عشرة مالها


پاورقي

[1] (عاشرهم اكفرهم) ؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 276.

[2] ايشان در سال 1373 ش. به جهان باقي شتافتند.

[3] مأثر الكبراء في تاريخ سامرا، ج 3، ص 326.