بازگشت

سرداب سامرا


در روزگاران گذشته كه از وسايل امروزي چون كولر و پنكه و... خبري نبود، مردم مجبور بودند براي در امان ماندن از گرماي تابستان، به ويژه مناطق گرمسير، سردابهايي را در زيرزمين بسازند و اين كار در ميان مردم چيزي مرسوم و متدوال بود، مخصوصأ مردان مبارز و انقلابي را چنين جايگاهي لازم بود تا در مواقع ضروري و دور از چشم اغيار، بتوانند با احباب و ياران خويش گرد هم آيند و طرحي نو در اندازند.

امامان معصوم عليه السلام نيز از اين قاعده مستثني نبودند، به ويژه كه آن پيشوايان الهي، هميشه مركز حركتها و قلب انقلابهاي مردمي بودند، تنها اشاره اي از آنها كافي بود تا جهان را تكان دهد.

بني عباس كه اولاد علي عليه السلام را تنها رقيب خويش مي دانستند و به خوبي مي ديدند كه قبله ي دلهاي دليرمردان و پاك دلان چيزي جز خانه ي امامان معصوم شيعه نيست مي خواستند به هر قيمت كه شده ميان مردم و رهبرشان مانعي ايجاد كنند، روزي زندان را بر اين كار مي گزيدند و روزي ديگر خانه ي خود امام عليه السلام را



[ صفحه 70]



برايش زندان مي كردند.

و اين كار را در عصرامام دهم و يازدهم با سرسختي تمام اجرا مي كردند، چرا كه با تواتر شنيده بودند كه مهدي موعود عليه السلام و برهم زننده بساط ستمگران از نسل آن دو بزرگوار خواهد بود.

و از همان روز اولي كه مهدي منتظر «روحي فداه» آن آخرين اميد محرومان و مظلومان متولد شد تا روز شهادت و رحلت مولا امام عسكري عليه السلام، كسي آن حضرت را جز در همان خانه نديد.

و از آنجايي كه سرداب خانه، بيش از هر جاي ديگر خانه، دور از چشم اغيار و مأموران حكومتي بود، احتمال زياد است كه حضرت دوست - جان جهانيان فداي خاك پايش باد - بيشتر در همان سرداب مقدس بسر مي برد.

و پيش از غيبت صغري آخرين باري كه خيل كثيري از مردم، مولا امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را ديدند در همان خانه بود و در همين سرداب بود كه از چشم ناپاك مأموران عباسي ناپديد شد.