بازگشت

فتواي بزرگي از سامرا صادر شد


ناصرالدين شاه قاجار در سال 1306 ق. براي سومين بار رهسپار اروپا گشت تا هر چه بيشتر و بهتر مشغول عيش و نوش هاي شاهانه گردد و در همين سفر تفريحي بود كه امتياز انحصار خريد و فروش توتون و تنباكوي ايران و صدور آن به خارج را براي مدت 50 سال به شركت انگليسي رژي داد، پس از آن كه در اين سفر گفتگوهاي مقدماتي اين قرارداد كه به نام قرداد رژي معروف است در لندن انجام گرفت، در 28 رجب 1308 ق. در تهران به امضاي ناصرالدين شاه رسيد.

اين قرارداد ننگين ماهيتأ استعماري و به زيان ملت و دولت ايران بود و انگلستان اهداف چندي را از اين كار تعقيب مي كرد از آن جمله:

1 - اعزام مبلغان فرهنگ منحط فرنگ، در لباس كاركنان كمپاني، چنان كه نوشته اند: «در مدتي اندك، بيش از دويست هزار فرنگي به عنوان كارگزاران اين



[ صفحه 134]



شركت به ايران اسلام هجوم آوردند و گروه گروه در شهرها و ولايات ايران مستقر شدند. [1] .

2 - استخدام مسلمانان در اين شركت براي استثمار و استعمار هر چه بيشتر آنها.

3 - ترويج فحشا و در نهايت استعمار و استثمار يك ملت و در يك كلمه، اشغال غيرمستقيم ايران.

قضيه چنان خفت بار و رسوا كننده بود كه مردم به ويژه علماي كشور را به قيام واداشت؛ علماي تبريز ضمن تلگرافي به شاه نوشتند:

«با كمال حيرت مشاهده مي كنيم كه پادشاه ما كافه ي مسلمين را مثل اسيران به كفار مي فروشد... مسلمانان مرگ را بر زيردست شدن كفار ترجيح مي دهند.» [2] .

و در تلگرافي ديگر نوشتند:

«42 سال است سلطنت مي كني، محض طمع، مملكت خودت را قطعه قطعه به فرنگي فروخته اي، خود داني، اما ما اهالي آذربايجان خودمان را به فرنگي نمي فروشيم.» [3] .

علماي شهرهاي ديگر سعي كردند تا شاه را از اين قرارداد ننگ آور منصرف و او را وادار به لغو آن



[ صفحه 135]



كنند، اما شاه كه جز به عيش و نوش خويش فكر نمي كرد، وقعي به اين هشدارها ننهاد.

چنان بود كه روحانيون و علماي آگاه و بيدار، يكي پس از ديگري به هر طريقي كه ممكن بود حوزه سامرا را - كه آن روز خانه اميد و پناهگاه مسلمانان بود - به ياري طلبيدند، تا اين كه در نهايت امر، آيت الله سيد محمدحسن شيرازي معروف به ميرزاي بزرگ و زعيم حوزه ي سامرا و مرجع بزرگ آن روز، فتواي بسيار معروف خويش را در تحريم تنباكو صادر كرد و با اين كار خداپسندانه، تمام رشته هاي استعمارگران و خود فروختگان را پنبه كرد...»

در خصوص خاستگاه آن حماسه بزرگ كه به حق حماسه ي فتوا ناميده شده و در مورد شأن صدور فتواي تحريم، آيت الله سيد رضي شيرازي يكي از نوادگان ميرزاي بزرگ، از فرزند مرحوم آيت الله ناييني، آقا ميرزا علي آقاي نائيني نقل مي كند كه ايشان گفت:

«از پدرم (مرحوم ناييني) شنيدم: در جريان دخانيه، بين ميرزاي شيرازي و ناصرالدين شاه، مكاتبات بسياري شد. رفت و آمدهايي هم بود.»

مرحوم ميرزا، شبها با عده اي از شاگردان، جلوس داشت، در يكي از شبها، به آن عده از شاگردانش گفت: در جلسه ي آينده، هر كدام از شما، صورت تلگرافي مبني بر تحريم تنباكو بنويسيد و بياوريد. در



[ صفحه 136]



جلسه ي بعد، هر كدام از افراد شركت كننده نوشته اي آورده بوديم، خوانديم و خدمت ميرزا تقديم كرديم، ميرزا پس از آن كه تمام نوشته ها را گرفت، صورت تلگرافي را، خودش بيرون آورد و خواند:

«اليوم، استعمال تنباكو و دخانيات، در حكم محاربه با امام زمان عليه السلام.»

و فرمود:

«اين تلگراف از ناحيه ي مقدسه، شرف صدور يافته است. اين گونه فرمودند كه صادر كنيم.» [4] .


پاورقي

[1] مجله حوزه، شماره 51 - 50، ص 194 به نقل از «قرارداد رژي» ص 25.

[2] همان، ص 199، به نقل از «ميرزاي شيرازي» ملحقات، ص 241....

[3] همان، ص 199، به نقل از «پيكار پيروز تنباكو» ، ص 42....

[4] همان.