بازگشت

ابرار سامرا


از آن جا كه برخي از ابرار سامرا، حديث حياتشان در سلسله ي «ديدار با ابرار» آمده است، ما تنها به ذكر اسم آن كتابها اكتفا كرده و طالبان تفصيل را به آنها ارجاع مي دهيم:

1- ميرزاي شيرازي، احيا گر قدرت فتوا.

2- محدث نوري، روايت نور.

3- ميرزا محمد تقي شيرازي، سروش استقلال.

4- سيد ابوالحسن اصفهاني، شكوه مرجعيت.

5- هبة الدين شهرستاني، ستاره ي سامرا و.... [1] .

اما ستارگان فروزاني كه در آسمان سامرا درخشيده



[ صفحه 145]



و هر يك جهاني را با نتايج تلاش و تكاپو هاي مستمر و طاقت فرساي خويش، روشن كرده اند:

1 - علامه ي فقيه آقا رضا همداني (م. ح 1250 همدان - 1322 سامرا) :

وي را كه با او صافي چون، فقيه آگاه، عالم رباني، و... و.... ستوده اند، فرزند دانشور و ژرف انديش ملا آقا هادي بود، از همدان به نجف هجرت كرده و در آن جا حوزه ي درس شيخ اعظم مرتضي انصاري و ميرزاي بزرگ شيرازي را درك مي كند، هنگامي كه ميرزاي بزرگ احرام سفر به سوي سامرا مي بندد، علامه همداني نيز چون ديگران به ميرزا مي پيوندد و مدت زماني را در محضر درس ميرزا حاضر و از افاضل شاگردان آن بزرگوار مي شود. تا اين كه خود حوزه ي مستقلي را كه در تدريس و تصنيف ممتاز بود، در آن ديار ترتيب مي دهد و خيل كثيري از بزرگان بارز و علماي برجسته، مثل محمد سعيد حبوبي، شيخ مشكور حولاري، شيخ هادي آل كاشف الغطاء، شيخ مرتضي آل كاشف الغطاء، حاج شيخ علي قمي نجفي و ديگران در حلقه ي درسش گرد مي آيند.

اين فقيه فرهيخته، پس از آن كه به مرض سل مبتلا شد، پناه به آستان قدس عسكريين آورد و بعد از چند ماه بيتوته در سراي سامرا، رحلت كرد و راه ابديت را در پيش گرفت.

پيكر پاكش را در جهت شرقي رواق مطهر ميان



[ صفحه 146]



حجره اي كه محاذي با درب شرقي صحن شريف است در روبروي مرقد مقدس بانو حكيمه خاتون دفن كردند. [2] .

2 - شيخ محمد ابراهيم نوري كبير (م 1322 ق.)

وي را براي تمايز از همنام خود شيخ ابراهيم نوري صغير، كبير مي گفتند تا اين دو شاگرد بزرگ ميرزاي مجدد هم شناخته شوند، نوري كبير را با الفاظي چون: عالم، فقيه و مجتهد و... مي ستايند، وي كه پس از وفات ميرزا، تا آخر عمر معتكف ديار عسكريين عليهماالسلام و يكي از مدرسين حوزه سامرا بود، پس از عمري تلاش و تكاپو، آفتاب عمرش در دامن آستان قدس عسكريين غروب كرد و در رواق مطهر آستانه ي سامرا به خاك سپرده شد. [3] .

3 - شيخ محمدحسين زرقاني شيرازي (م 1300 ق.)

وي كه او را با القابي چون: عالم، فاضل، رباني، و ديندار مي ستايند، از شاگردان ميرزاي كبير و علامه سيد محمد اصفهاني بود، سخت به دين پايبند بود و در اين راه ملامت هيچ ملامتگري او را از امر به معروف و نهي از منكر باز نمي داشت و مهر و قهرش با ديگران، در راه خدا و براي خدا بود و اين نهايت فضل و شرف



[ صفحه 147]



و غايت كرامت و فضيلت است، چنان بود و چنان زيست تا اين كه در سال 1300 ق. از چشم ها پنهان شد، پس از آن كه ياران و شاگردانش به پرس و جو مي پرداختند، پيكرش را در ميان چاه حسينيه يافتند، به ناچار فراقش را فرا روي ديدند تا در زاويه ي صحن شريف عسكريين عليهماالسلام نزديك صندوق سرداب مطهر دفنش كردند. [4] .

4 - سيد حسين حسيني اصفهاني نجفي (م. 1287 نجف - 1344 ق. سامرا)

اين بزرگوار كه زماني مدير مسؤول مدرسه ي صدر در نجف بود، بنا به وصيت خودش پس از ارتحال در سامرا، در ساحت صحن شريف نزديك پايين پاي ضريح مطهر عسكريين به خاك سپرده شد. وي كه ارتباط نزديكي با شيخ آقا بزرگ تهراني داشته، تراجم و احوالش در نقباء البشر آمده است كه حاكي از روحانيت خاصي است كه در وي بوده است. [5] .

5 - سيد محمد شريف حسيني تويسركاني (م1322 ق.) :

وي كه از فقهاي بزرگ و علماي رباني شمرده مي شود پس از هشتاد سال تلاش و تحقيق در سامرا درگذشت و در رواق شريف پايين پاي امام هادي و



[ صفحه 148]



امام عسكري عليهماالسلام دفن شد، او داراي اجازه نامه هايي بود كه هر يك شاهد اجتهاد و ژرف انديشي اوست، اين اجازه ها از علماي بزرگي چون: علامه مولي علي خليلي و سيد علي آل بحرالعلوم و علامه شيخ محمدحسين كاظمي و آيت الله شيخ زين العابدين مازندراني و آيت الله سيد حسين كوهكمري صادر شده بودند، وي داراي تأليفات قطور و مفصلي در فقه و اصول و... نيز بوده است. [6] .

6 - ميرزا محمد مهدي شيرازي (م 1308 ق.) :

اين بزرگوار كه در عصر خود از علماي اعلام و از شاگردان طراز اول ميرزاي كبير و خواهرزاده ي ميرزا محمدتقي شيرازي رهبر استقلال عراق و داماد ميرزا فضل الله فيروزآبادي شيرازي بود، داراي آثاري در فقه و اصول از جمله تقريرات بحث ميرزاي بزرگ در باب طهارت و صلوة و متاجر و غيره مي باشد.

مدفن او، در رواق شريف، ميان دو درب حرم مطهر، جايي كه زوار براي خواندن اذن دخول، در آنجا مي ايستند واقع است، البته زواري كه از طرف قبله وارد حرم مقدس مي شوند. [7] .

7 - سيد حسين هندي:

در حق وي گفته شده: اعجوبه ي روزگار و داراي



[ صفحه 149]



مجمع كمالات و فضائل، قاري قرآن، شاعر، طبيب، اصولي و فقيه نيز بود، تا ميرزاي بزرگ زنده بود وي نيز در حوزه سامرا اقامت داشت، پس از رحلت ميرزا در شهر كاظمين اقامت گزيد تا اين كه در زمان آيت الله محمدتقي شيرازي دوباره حوزه ي سامرا رونق يافت و او نيز بار ديگر عازم سامرا شد و در آنجا سراي خاكي را پشت سر گذاشته به سراي باقي شتافت. [8] .


پاورقي

[1] اين آثار به ترتيب ذيل، توسط دوستان ارجمند و ياران ابرار، آقايان: سيد محمود مدني؛ نگارنده ي اين مقال، صحتي سردرودي؛ محمد اصغري نژاد و عباس عبيري، نوشته شده و به زيور طبع آراسته گشته است.

[2] تاريخ سامرا، ج 2، ص 328.

[3] تاريخ سامرا، ج 2، ص 329.

[4] همان، ص 330.

[5] مأثر الكبراء في تاريخ سامرا، ج 2، ص 330؛ نقباء البشر.

[6] همان، ص 332؛ وشايع السراء.

[7] همان، ص 333؛ نقباء البشر؛ وشايع السراء.

[8] مأثر الكبراء في تاريخ سامرا، ج 2، ص 335.