بازگشت

هلاكت مرد گستاخ و بد زبان


در كتاب «اثبات الوصيه» روايت شده است:

امام هادي عليه السلام به خانه ي متوكل وارد گرديد، و به نماز ايستاد. يكي از مخالفان نزديك آمد و با كمال گستاخي، به حضرتش دهن كجي كرد و گفت: چقدر رياكاري مي كني؟

آن حضرت، نمازش را با سرعت به پايان رسانيد، و پس از سلام نماز، به او رو كرد و فرمود: اگر در اين نسبتي كه به من دادي، دروغ گو هستي، خداوند، تو را نابود كند.

همان دم او به زمين افتاد و مرد، و همين موضوع، خبر تازه اي در كاخ متوكل گرديد.

روايت شده است: امام هادي عليه السلام فرمود:

به اجبار از مدينه به سامرا آمدم، و اگر از سامرا بيرون روم، نيز از روي اجبار است.

شخصي پرسيد: چرا؟

آن حضرت پاسخ داد: زيرا اين شهر، خوش آب و هوا است، و بيماري در آن، كم است. [1] .


پاورقي

[1] ترجمه انوار البهيه: ص 453.