رؤياي راست و درست
به نظر مي رسيد كه اين روايت، اندكي نياز به تحليل و تفسير دارد، بدين صورت:
خواب هاي راست و مطابق با واقع از ديدگاه قرآن، واقعيتي پذيرفته شده است و بررسي و تحقيق كامل اين بحث، نياز به كتاب مستقلي دارد همان گونه كه محدث
[ صفحه 187]
نوري رحمه الله در «دارالسلام» اين بحث را آورده است، ما در اينجا به طور فشرده نكاتي را ترسيم مي كنيم و مي گذاريم:
الف: خدا در قرآن شريف، خواب هاي متعددي را براي پيامبران بزرگ و ديگر بندگان خويش برشمرده است كه از آنها، اين واقعت دريافت مي گردد كه برخي از خواب ها، صادق و درست و مورد توجه است و داراي پيام صادقانه و دقيق و بي كم و كاست.
براي نمونه، قرآن در سوره ي «صافات» [1] خواب ابراهيم خليل عليه السلام را آورده است و در سوره ي «يوسف» [2] چهار خواب راست و درست را آورده است كه عبارتند از: خواب يوسف، خواب دو جوان زنداني و خواب پادشاه مصر كه همه ي اينها، از آينده، پيام داشت و همه صادقانه و درست از كار درآمد.
ب: در روايات رسيده از پيامبر و امامان نور عليهم السلام با انبوهي از خواب هاي درست و مطابق با واقع روبه رو مي گرديم كه سرانجام همان گونه كه ديده شده بود، به وقوع پيوست براي نمونه:
1 - پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله در عالم رؤيا ديد كه گروهي همچون بوزينه ها، بر منبر او جست و خيز مي كنند و با تلاش هاي ارتجاعي خود امت حق طلب و توحيدگراي او را به شرك و ارتجاع و ستم و جاهليت باز مي گردانند.
پيامبر صلي الله عليه و اله در همان حال از خواب بيدار شد و موج اندوه در چهره اش هويدا گرديد كه جبرئيل فرود آمد و اين آيه ي شريفه را آورد:
(و ما جعلنا الرؤيا التي اريناك الا فتنة للناس و الشجرة الملعونة في القرآن...) [3] ، [4] .
[ صفحه 188]
2 - و نيز آن حضرت خواب هاي ديگري ديد و آنها را تفسير كرد و آن گاه با گذشت زمان، همان گونه كه تفسير و پيش بيني فرموده بود، تحقق يافت. [5] .
3 - و نيز دخت گرانمايه پيامبر صلي الله عليه و اله پدرش پيامبر را روز رحلت خويش در خواب ديد و پيامبر صلي الله عليه و اله به او فرمود: دخترم! تو امشب نزد من و ميهمان من خواهي بود. [6] .
و همان گونه كه خواب ديده و تفسير كرده بود، تحقق يافت و او به ملكوت پر كشيد.
4 - همين گونه اميرمؤمنان عليه السلام [7] و امام حسين عليه السلام [8] هر كدام به طور جداگانه پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله در خواب ديدند و آن حضرت به شهادت آنان خبر داد و روز آن را نيز مشخص فرمود كه همان گونه نيز به وقوع پيوست.
از اين رو بايد پذيرفت كه برخي از خواب ها، مطابق با واقع و داراي پيام درست از آينده است و براي انساني كه خواب ديده است، از عالم ملكوت و جهان ماوراي طبيعت خبر مي دهد.
در روايات رسيده از پيامبر خدا صلي الله عليه و اله ثابت شده است كه حضرتش فرمود:
«من رآني فقد رآني، فان الشيطان لا يتمثل بي». [9] .
هر كس مرا در خواب ببيند، خوابش درست و مطابق با واقع است، چرا كه شيطان نمي تواند خود را شبيه من سازد.
همان گونه كه نمي تواند در چهره ي اولياي خدا و پيامبران و امامان نور عليهم السلام درآيد.
و نيز بدين صورت از آن حضرت آورده اند كه فرمود:
«من رآنا، فقد رآنا...»
هر كس ما را در خواب ببيند، مطابق با حقيقت است و درست ديده است.
[ صفحه 189]
با اين بيان، بايد پذيرفت كه خواب بانو «نرجس» يك خواب صحيح و مطابق با واقع و داراي پيام و خبر بوده است.
بايد پذيرفت كه او در عالم رؤيا درست ديده است كه پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله پس از اين كه او به دست فاطمه عليهاالسلام اسلام آورده او را براي فرزندش خواستگاري كرد.
و نيز خوابش صحيح بود كه هر شب حضرت امام حسن عسكري عليه السلام را - پس از خواستگاري او به وسيله ي پيامبر صلي الله عليه و اله براي امام حسن عسكري عليه السلام - او را در خواب مي ديد و آن حضرت به او خبر داد كه: جدش قيصر روم در انديشه پيكار با مسلمانان و هجوم به كشور آنها است». و به او رهنمود داد كه چگونه براي رسيدن به هدف و آرزوي خويش، در لباس خدمتگزاران و پرستاران و دوشيزگان كم سن و سال درآمده و در ميان آنان قرار گيرد و به همراه ارتش روم به مرزها بيايد... تا سرانجام به افتخار ديدار يار و همسري حضرت امام حسن عسكري عليه السلام نائل آيد و فراق و سوز هجر، به وصال تبديل گردد.
چه اشكالي به نظر مي رسيد كه همه ي اينها مطابق با واقع و درست باشد؟
مگر نه اين كه نمونه هاي بسياري از اين امور در تاريخ رخ داده است؟
و چه مشكلي در بحث است كه بگوييم: خداوند پس از اين كه در حضرت نرجس عليهالسلام، اين دختر انديشمند و نواده ي حواريون و خوبان، استعداد و شايستگي روحي، فضايل و ارزش انساني و امتيازات بسياري چون: حيا، عفت، اقتدار، ايمان عميق، اصالت و نجابت و شرافت خانوادگي را قرار داد او را به اين افتخار جاودانه مفتخر سازد؟ و او را به اين ويژگي ها و ارزش هاي والا، آراسته نمايد تا بدين سان به افتخار مادري جان جانان و محبوب دل ها، حضرت مهدي عليه السلام مفتخر گردد؟ آيا اين اشكالي دارد؟
چرا كه اصل وراثت در شخصيت و عظمت كودك نقش مهمي دارد، در غير اين صورت چه انگيزه هايي موجب مي گردد كه پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله از كشور روم و از حضرت مسيح عليه السلام در عالم رؤيا از آن دوشيزه ي با شخصيت و پر شكوه براي فرزندش حضرت امام حسن عسكري عليه السلام خواستگاري كند؟
[ صفحه 190]
آيا در كشور پهناور اسلامي، براي فرزندش امام حسن عسكري عليه السلام همسري يافت نمي شد؟
اين مقدمات شگفت و تشريفات شگرف و طولاني براي چيست؟
روشن است كه ابعاد شخصيت «نرجس عليهاالسلام» و راز و رمزهاي زندگي او به صورت كاملي براي ما شناخته شده نيست، اما آنچه از اين روايت طولاني، دريافت مي گردد، نشانگر شكوه و عظمت شخصيت آن بانوي برجسته است.
پاورقي
[1] سوره ي صافات، آيه ي 102.
[2] به سوره يوسف، آيات 4، 37، 40، 42، مراجعه شود.
[3] سوره ي اسراء، آيه ي 60.
[4] الدر المنثور: ج 5، ص 306. روح البيان: ج 15، ص 100 و تفسير ابن كثير: ج 3، ص 49.
[5] به سيره ابن هشام و ساير كتب تاريخي مراجعه شود.
[6] بحارالانوار: ج 43، ص 179.
[7] بحارالانوار: ج 42، ص 206.
[8] بحارالانوار: ج 44، ص 364.
[9] بحارالانوار: ج 61، ص 211، در مصدر، به جاي «لا يتمثل بي» «لا يشتبه بي» آمده است.